هرشب تا میلاد مسعود پیامبر اکرم(ص)،یک سوال و پاسخ در مورد پیامبر اکرم(ص) و مطالب مربوط به آن حضرت
سوال ششم:
آیا پیامبر اکرم (ص) با دختر 6 ساله (عائشه) ازدواج کرده بودند؟ آیا این ازدواج بر فرض صحت نشانه شهوترانی نیست؟
پاسخ :
1 - سن عایشه در هنگام ازدواج حداقل 19 ساله بوده است البته طبق برخی نقل های دیگر می توان سن عایشه را تا 22 و 24 سالگی بالا برد. پس اینکه گفته شود عایشه در 6 سالگی ازدواج کرده و دختر 6 ساله مناسب برای ازدواج نیست؛ از دروغهایی است که در زمان بنی امیه ساخته شده است و با واقعیتهای تاریخی سازگاری ندارد. اما اثبات این مطلب بدین شرح است :
در باره تاریخ ازدواج رسول خدا صلی الله علیه وآله با عائشه دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. بخاری ، از خود عائشه نقل می کند که رسول خدا سه سال بعد از حضرت خدیجه سلام الله علیها با او ازدواج کرده است:
«حدثنا قُتَیْبَةُ بن سَعِیدٍ حدثنا حُمَیْدُ بن عبد الرحمن عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ عن أبیه عن عَائِشَةَ رضی الله عنها قالت ما غِرْتُ على امْرَأَةٍ ما غِرْتُ على خَدِیجَةَ من کَثْرَةِ ذِکْرِ رسول اللَّهِ (ص) إِیَّاهَا قالت وَتَزَوَّجَنِی بَعْدَهَا بِثَلَاثِ سِنِینَ وَأَمَرَهُ رَبُّهُ عز وجل أو جِبْرِیلُ علیه السَّلَام أَنْ یُبَشِّرَهَا بِبَیْتٍ فی الْجَنَّةِ من قَصَبٍ.ــــ از عائشه نقل شده است که به هیچ زنی به اندازه خدیجه ، حسادت نکردم؛ زیرا: (الف) رسول خدا زیاد از او یاد میکرد؛ (ب) رسول خدا سه سال بعد از خدیجه با من ازدواج کرد؛ (ج) خداوند به رسول خدا و یا جبرئیل دستور داد که به خدیجه سلام رسانده و او را به خانهای در بهشت بشارت دهد که از نی ساخته شده است.»(صحیح بخاری، ج 4 ، ص 231)
با توجه به این که حضرت خدیجه سلام الله علیها در سال دهم بعثت از دنیا رفتهاند؛ پس زمان ازدواج رسول خدا با عائشه در سال سیزدهم بعثت بوده است.
و ابن ملقن بعد از نقل روایت بخاری و استدلال به آن میگوید :
«وبنى بها بالمدینة فی شوال فی السنة الثانیة .ــــــرسول خدا در سال دوم هجری ، عائشه را به خانه خود آورد.»(غایة السول فی خصائص الرسول صلى الله علیه وسلم ، ج 1 ، ص 236 )
طبق این نقل ، رسول خدا در سال سیزدهم بعثت، عائشه را به عقد خود درآورده و در سال دوم یا به نقل قوی چهارم هجری هجری رسماً با او عروسی کرده است.
در نتیجه ، عائشه در سال چهارم هجرت با آن حضرت ازدواج کرده است.
حال با مراجعه به مدارک و اسناد تاریخی سن عائشه را در هنگام ازدواج بررسی خواهیم کرد:
مقایسه سن عائشه با سن خواهرش(اسماء بنت أبی بکر):
یکی از مسائلی که سن دقیق عائشه را در هنگام ازدواج با رسول خدا به اثبات میرساند، مقایسه سن او با سن خواهرش اسماء بنت أبی بکر است. طبق نقل بزرگان اهل سنت، اسماء ده سال از عائشه بزرگتر بوده و در سال اول هجری بیست و هفت سال داشته است. همچنین در سال هفتاد و سه از دنیا رفته است؛ در حالی که صد ساله بوده است.:
و طبرانی مینویسد:
«مَاتَتْ أَسْمَاءُ بنتُ أبی بَکْرٍ الصِّدِّیقِ سَنَةَ ثَلاثٍ وَسَبْعِینَ بَعْدَ ابْنِهَا عبد اللَّهِ بن الزُّبَیْرِ بِلَیَالٍ ... وکان لاسماء یوم مَاتَتْ مِائَةُ سَنَةٍ وُلِدَتْ قبل التَّارِیخِ بِسَبْعٍ وَعِشْرِینَ سَنَةً .ـــــ اسماء دختر ابوبکر در سال هفتاد و سه و بعد از پسرش عبد الله بن زبیر از دنیا رفت. اسماء در هنگام وفات صد سال داشت ، بیست و هفت سال قبل از تاریخ (هجرت) به دینا آمده بود.»( المعجم الکبیر، ج 24 ، ص 77 )
اسماء در سال اول بعثت 14 ساله و 10 سال از عائشه بزرگتر بوده است . پس عائشه در سال اول بعثت 4 ساله و در سال 13 بعثت (سال عقد با رسول خدا) 17 ساله و در شوال سال دوم هجرت (سال ازدواج رسمی با پیامبر) 19 ساله بوده است.(اسماء سال اول هجرت، 27 سال داشته است و از عائشه 10 سال بزرگتر بوده. 27 منهای 10 مساوی است با 17 )
خلاصه آنکه گفته شود عایشه در 6 سالگی ازدواج کرده و دختر 6 ساله مناسب برای ازدواج نیست؛ از دروغهایی است واضح که با اندکی مطالعه ای رفع خواهد شد .
2 - انسانی که فاقد شهوت باشد، یقیناً انسانی است معیوب. قوّه ی شهوت یکی قوای وجودی آدمی است، که ضعف آن به معنی ضعف وجودی شخص است در یکی از شئونات وجودی اش. لذا انسان کامل همان گونه که در سایر قوای وجودی خویش، اکمل مردم می باشد، از حیث قوّت شهوانی نیز برتر از دیگران است؛ تا آنجا که گفته اند: رسول الله(ص) قوّت شهوانی چهل مرد را داشته است؛ کما اینکه در زور بازو و قدرت عقل و قوّه ی غضب ( قوّه ی دافعه) نیز برتر از دیگران بود. رسول الله(ص)، در خوردن بهتر از همه می خورد؛ چون حرام و شبهه ناک نمی خورد. از گوشت حیوانات، به سر دست علاقه داشت و می فرمود: قسمت عقب حیوان به فضولاتش نزدیکتر است. مرغ را در خانه می پرورد تا نجاست خواری نکنند. خرما را بسیار دوست داشت. و اگر غذایی را دوست نداشت نمی خورد. امّا مثل سفها اهل شکم چرانی و همه چیز خواری نبود. در لباس، بهترین را می پوشید که لباس حلال، تمیز، با رنگ روشن، و اغلب از پشم یا پنبه بود. امّا مثل سفها اهل تجمّل در لباس نبود. بوی خوش را دوست می داشت؛ و بیشترین هزینه را صرف عطر می کرد. شجاعت علوی شعبه ای از شجاعتش بود. برخی افراد نادان خیال نموده اند که قوّه ی شهوت، یک نقص است؛ لذا سعی نموده اند وجود اولیای الهی را از آن منزّه جلوه دهند؛ و ندانسته و از سر جهل، عیب بزرگی را برای اولیای الهی قائل شده اند. باید توجّه داشت که داشتن قوّه ی شهوت قوی فرق دارد با شهوت محوری و هوسرانی. همان گونه که داشتن قوّه ی خیال قوی فرق دارد با خیال پرداز بودن؛ و داشتن قوّه ی غضب قوی فرق دارد با عصبی مزاج و پرخاشگر بودن. اینها فرقهای ظریفی است که اهل حکمت متوجّه آنند و افراد فاقد حکمت از این دقّتها بی بهره اند.
در وجود آدمی چهار قوّه ی رییسی موجود است که عبارتند از: قوّه عاقله، قوّه ی واهمه، قوّه ی شهوت و قوّه غضب. هر کسی که یکی از این قوا را نداشته باشد، یا در یکی از آنها ضعیف باشد، او معیوب بوده دارای بدترین عیبهاست که نداشتن پا و دست و امثال آنها در برابر چنین عیبی چندان قابل توجّه نیست؛ لکن از آنجا که اکثر مردم از حیث داشتن قوّه ی عاقله معیوبند «وَ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ »، لذا متوجّه این گونه از عیبها نمی شوند؛ و چه بسا ضعف شهوت یا ضعف غضب یا ضعف واهمه را خوب هم می پندارند. پیامبر خدا (ص) اگر فردی شهوتران ـ به معنی منفی آن ـ بود ،
اوّلاً تا بیست و پنج سالگی مجرّد نمی ماند. بخصوص که تمام عرب اعتراف داشتند که آن حضرت در جوانی بسیار پاک و دارای اخلاقی متعالی بوده است.
ثانیاً در سنّ جوانی با زنی چهل ساله ازدواج نمی کرد ؛ بلکه زنی جوان می گرفت ؛ به ویژه که قامتی استوار و قیافه ای جذّاب و خلقی خوش و خاندانی معروف داشت ؛ لذا از هر دختری خواستگاری می نمود ، جواب ردّ نمی شنید.
ثالثاً آن موقع که قریش به او پیشنهاد نمودند که اگر دست از تبلیغ دین خود بردارد ، به او مال و مقام و زنان و خادمان فراوان می دهند ، دست از آن کار می کشید ؛ امّا چنین نکرد.
رابعاً بعد از ازدواج با عایشه دیگر زنان را رها می ساخت یا به آنها کمتر می پرداخت ؛ حال آنکه حضرتش هیچگاه عدالت بین زنان خود را رها نکرد. لذا بیشترین شکایت را هم از آن حضرت ، عایشه داشت. چون او انتظار داشت که بیشتر از دیگر زنان پیامبر ـ که همگی بیوه بودند ـ مورد توجّه پیامبر باشد.
خامساً به جای دیگر زنان بیوه اش نیز زنانی جوان می گرفت ؛ امّا جز عایشه ، باقی زنان او بیوه بودند.
سادساً مگر استفاده از شهوت بد است؟!! و مگر هر التذاذ جنسی به معنی شهوترانی منفی است؟! این که مردی با زن جوان ازدواج نماید و از لذائذ جنسی بهره ببرد ، کجایش بد است؟! به قول معروف: دهان گربه به گوشت نمی رسید ، می گفت: پیف پیف. آنچه بد است بی بند و باری جنسی است نه لذّت جویی جنسی از راه مشروع و قانونمند. عدّه ای برای خود توهّماتی ساخته اند و آنگاه آن را ملاک قضاوت هم قرار می دهند. اگر لذّت جنسی بد است ، چه یکی چه دو تا ؛ پس باید اصل ازدواج را امری بد دانست. اگر کسی از جهت مردانگی ضعیف است یک همسر انتخاب می کند و اگر قویتر است ، دو همسر و اگر باز هم قویتر است سه همسر و ... . آیا این خوب است که مثل برخی مردان امروزی کسی فقط یک همسر داشته باشد و صبح و شب نیز ناموس مردم را دید بزند و البته اگر پیش آمد دست به ناموس دیگران هم دراز نماید؟ همانگونه که هر کس اندازه ی هیکلش غذا می خورد،اندازه ی قوای غریزی خود نیز همسر انتخاب می کند.