هرشب تا میلاد مسعود پیامبر اکرم(ص)،یک سوال و پاسخ در مورد پیامبر اکرم(ص) و مطالب مربوط به آن حضرت
سوال پنجم:
در کجای قرآن آمده است که پیامبر اسلام (ص) آخرین پیامبر است و همگان باید به دین او بگروند؟ عاقبت ادیان دیگر در صورت باقی ماندن به دین خود چگونه است؟
جواب:
برای روشنتر شدن موضوع به چند نکتهی مهم باید توجه نمود:
الف – ابتدا باید بدانیم که خداوند حکیم جهان را به بازی نیافریده است و اساساً از خالق حکیم و علیم، فعل عبث و بیهوده صادر نمیگردد. لذا میفرماید آنان که اهل تفکر هستند، با نگاه به هدفمندی جهان و استقرار نظامی عالمانه و حکیمانه در آن میفهمند که جهان بیهوده خلق نشده است:
«الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ» آنهایى که در هر حالت (ایستاده و نشسته و خفتن) خدا را یاد کنند و دائم فکر در خلقت آسمان و زمین کرده و گویند پروردگارا این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریدهاى، پاک و منزهى، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگاهدار.
پس، ارسال انبیا و انزال وحی به آنان نیز بیهوده و بازی نیست و چنین نیست که خداوند متعال پیامبری بفرستد و بعد به مردم بگوید که هر کس دلش خواست به او بگرود، هر کس دلش نخواست نگرود، هر کس دوست داشت به دین قبلی خودش باقی بماند و ... .
ب – بلکه همهی انبیا و رسولان الهی برای اطاعت ارسال شدهاند، چرا که خداوند منّان «هادی» است و بشر برای سیر تکاملی خود نیازمند به راهنمایی و هدایت الهی دارد. لذا فرمود پیامبران را فقط برای نصحیت و تذکر شفاهی نفرستادم، بلکه برای «اطاعت» و «تبعیت» فرستادم و امر به اطاعت و پیروی از آنان نمود و رویگردانان را مستحق هلاکت در دنیا و آخرت قلمداد نمود:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّه ...» (النساء، 64) و ما هیچ رسولى نفرستادیم، مگر براى این که مردم او را به اذن ما (حکمت ما و به خاطر اینکه از طرف ما است) اطاعت کنند... .
ج – نکتهی بعد این است که باید فرق «نبی» و «رسول» را توجه کنیم. نبی به کسی میگویند که از جانب خدا به او «وحی» میرسد و «رسول» آن نبی (پیامبری) است که مأموریت مییابد به سوی مردم برود و آنان را هدایت و رهبری نماید. پس ممکن است یک «نبی»، رسول نباشد، اما ممکن نیست که یک «رسول» نبی نباشد و وحی دریافت ننموده باشد. پس اگر «وحی و نبوت» قطع شد، قطعاً دیگر هیچ رسولی نیز وجود نخواهد داشت. لذا خداوند متعال ضمن آن که رسالت پیامبر اکرم، حضرت محمد (ص) را اعلام میدارد، متذکر میگردد که او «آخرین انبیای الهی» است، یعنی دیگر به هیچ کسی وحی نازل نمیشود:
«ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیماً» (الأحزاب، 40)محمد [ص] پدر هیچ یک از مردان شما نیست، و لیکن فرستاده خداست و خاتم پیامبران (آخرین و ختم کنندهی انبیای الهی) است و خدا به همه چیز داناست.
د- چون او ختم کننده است و پس از او دیگر وحی نازل نمیگردد، پس به حکم وحی و عقل، پیامبر جهانیان خواهد بود. لذا گرویدن و اطاعت همگان به او واجب میباشد:
«وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ» (سبأ، 28)و ما تو را [یا محمد (ص)] نفرستادیم مگر براى همه مردم جهان، تا آنان را (به پاداش کار نیک) بشارت دهى (و از عذاب کار بد) بترسانى. ولى مردم اکثرا نمى دانند.
و هم چنین در چندین آیه تصریح نمود که کتاب «قرآن» برای همهی عالم نازل شده است. از جمله:
«تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً» (الفرقان، 1) با برکت است آن [خدایى] که فرو فرستاد «فرقان» را بر بنده خود، تا جهانیان را بیم کننده باشد.
ھ – و اما راجع به پیروان ادیان دیگر الهی (اهل کتاب)، مکرر به آنها امر نمود تا به پیامبر اسلام (ص)، اسلام و قرآنی که مؤید کتاب آنهاست، یعنی از جانب همان خداست و به سوی خدای دیگری نمیخواند و در کتب خودشان نیز به آن وعده داده شده بود، بگروند. و در نهایت فرمود: اگر به اسلام نمیگروید، دستکم به دعوت مشترک همهی انبیا که همان «توحید» است بگروید و برای خدا شریک، پدر، پسر، شکل، شمایل و ... قائل نگردید و ابنای بشر را إله، رب و معبود نخوانیم.
«قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران، 64) بگو: اى اهل کتاب بیایید به سوى کلمهاى که یکسان است میان ما و شما، تا نپرستیم مگر خدا را و چیزى را شریک او قرار ندهیم. و بعضى از ما، بعضى دیگر را به غیر از خداوند، پروردگار [خود] نگیرد. و اگر روى گردانیدند پس بگویید: گواه باشید به اینکه ما گردن نهادگانیم.
و – بدیهی است که این فرمان و دعوت بدین معنا نیست که هر کاری دلتان خواست بکنید و به هر دینی که دلتان خواست بگروید و از هر رسولی که دلتان خواست تبعیت و اطاعت کنید، چرا که چنان چه بیان شد، آن وقت دین که نزول علم و حکمت الهی برای هدایت بشر است به بازی گرفته میشود. بلکه میفرماید: اگر به اسلام نمیگروید، دست کم به شرکت نگروید و موحد باشید و عمل صالح انجام دهید.
و البته اگر کسی موحد بود و حجت نیز بر او تمام نشده بود و واقعاً یا بیخبر مانده و یا خالصانه تحقیق کرده و به نتیجه نرسیده بود، اما موحد باقی ماند و به خدای یکتا ایمان آورد و برای او پدر، پسر، دختر، شکل، جسم و ... قائل نگردید، به معاد ایمان آورد و به عمل صالح اقدام نمود، نزد خداوند مأجور است.
دین خدا یک امر حقیقی است و لهو و سرگرمی دنیوی نیست و نباید دین را به بازی گرفت. و به طور قطع هر کس به دین خدا نگرود، به دین غیر خدا میگرود.
«الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا فَالْیَوْمَ نَنْساهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا وَ ما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ» (الأعراف، 57)آن کسان که دین خود را [مایه] بازى و سرگرمى گرفتند و زندگانى دنیا آنان را فریب داد، پس امروز ما آنان را فراموش مىکنیم چنان که آنها دیدار این روزشان را فراموش کردند، و به سبب آنکه آیات ما را انکار مىکردند.