دل من در پی یک واژه بیخاتمه بود اولین واژه که آمد به نظر، فاطمه بود
زهرا علیهاالسلام ، کوثر خداست. لیله القدر خداست. جلوه جمال خداست و تفسیر جلال خدا.
زهرا علیهاالسلام دختر رسول صلیاللهعلیهوآله است و همتای علی علیهالسلام .
زهرا علیهاالسلام معرّف نهایت کمال زن است و اوج عروج یک انسان.
طنین فریاد زهرا علیهاالسلام همپای ضربت خندق است.
زهرا علیهاالسلام تلاوت بیداری است، سایبان شوق است و بهار سرشار دلهای آشنا.
خورشید در تابوت زهرا علیهاالسلام غروب کرد و ملائک به عشق دیدار او، به سجده درافتادند و با اشکهاشان، راهش را تا به خدا علامت گذاردند.
سیمای امابیها علیهاالسلام در آیه تطهیر
قرآن، هرچند نام زهرا علیهاالسلام را به میان نیاورده، امّا گاه به اشاره، به آن بانوی یگانه دوران اشاره کرده که از آن شمار آیه تطهیر است: «خدا چنین میخواهد که ناپاکی و گناه را از شما خاندان نبوت ببرد، و شما را از گناه پاک و پیراسته گرداند».
آیه تطهیر، از آیههای معروفی است که درباره اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله نازل شده و آنها را، انسانهای پاک از گناه معرفی میکند و با توجه به احادیث متواتر، دخت پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز از شمار اهلبیت است.
پس از نزول این آیه، از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله سؤال شد که این آیه شریف در شأن کیست؟ حضرت فرمودند: در شأن من، علی علیهالسلام ، فاطمه علیهاالسلام و حسنین علیهماالسلام .
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله برای اثبات و روشن نمودن این حقیقت که مراد از اهل بیت علیهمالسلام ، پنج نور عظیم هستند و نه دیگری، بعد از نزول این آیه، هر روز تا زمان رحلتش، هنگام خروج از منزل برای اقامه نماز صبح، به در خانه حضرت صدیقه علیهاالسلام میآمد و میفرمود: سلام بر شما ای اهل بیت، به درستی که خدا اراده فرموده است که هر ناپاکی را از شما خاندان نبوت دور گردانده، شما را پاک و منزه گرداند.
سیمای فاطمه زهرا علیهاالسلام در آیه مباهله
در شأن نزول آیه مباهله آمده است که وقتی مسأله دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مقابله سران ادیان دیگر با آن حضرت بالا گرفت، قرار شد هر دو طرف با خانواده و فرزندان و خویشاوندان خود در برابر یکدیگر صفآرایی کرده و هر کدام، لعنت خدا و نفرین و عذاب الهی را برای آن کس که در ادعای خود دروغگوست، خواهان شود. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله در سال دهم هجری، با یک جمع کوچک و نورانی برای مباهله با کشیشان مسیحی، حرکت کرد. حضرت فاطمه علیهاالسلام به تصدیق همه مسلمانان، مشمول این آیه است.
آیتاللّه شهید دستغیب در این زمینه به نکته ظریفی اشاره میکند. ایشان مینویسد: «حکمت اینکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله حضرت صدیقه علیهاالسلام را برای مباهله همراه خویش برد، این بود که با کلمه (زنان) که در آیه آمده است، به مسلمین بفهماند که زهرا علیهاالسلام یک تنه بر همه زنان برتری دارد».
فاطمه علیهاالسلام در سایهسار کلام دیگران
امام خمینی رحمهالله
«... زنی که افتخار خاندان وحی است و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز میدرخشد؛ زنی که فضایل او هم طراز فضایل بینهایت پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و خاندان عصمت و طهارت بود؛ زنی که هر کس با هر بینشی درباره او گفتاری دارد و از عهده ستایش او برنیامده، که احادیثی که از خاندان وحی رسیده، به اندازه فهم مستمعان بوده و دریا را در کوزهای نتوان گنجانید، و دیگران هر چه گفتهاند، به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او».
مقام معظم رهبری
«زنی، آن هم در سنین جوانی، از لحاظ مقام معنوی به جایی میرسد که بنابر آنچه در بعضی از روایات است، فرشتگان با او سخن میگویند و حقایق را به او ارائه میدهند. محدّثه است؛ یعنی کسی که فرشتگان با او حدیث میکنند و حرف میزنند. این مقام معنوی و میدان وسیع و قله رفیع، در مقابل همه زنهای آفرینش و عالَم است. فاطمه زهرا علیهاالسلام در قلّه این بلندای عظیم ایستاده و به همه زنان عالم خطاب میکند و آنها را به پیمودن این راه دعوت مینماید».
ابن ابی الحدید
ابن ابی الحدید، شرحنویس نهجالبلاغه، درباره مقام حضرت زهرا علیهاالسلام مینویسد: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ، فاطمه علیهاالسلام را بیش از آنچه مردم گمان داشتند و به دخترانشان احترام میگذاشتند، گرامی میداشت؛ تا آن جا که از مرز محبت پدران نسبت به فرزندان گذشت. نه یک بار بلکه بارها، و در جاهای گوناگون نه فقط یکجا، در حضور عام و خاص چنین فرمود: «او بانوی زنان جهان و همتای مریم، دختر عمران است و به هنگام عبور از موقف قیامت، منادی از سوی عرش فریاد میزند: ای اهل محشر دیدگانتان را ببندید تا فاطمه علیهاالسلام ، دختر محمد صلیاللهعلیهوآله عبور کند».
حافظ ابونعیم اصفهانی و استاد توفیق ابوعلم
حافظ ابونعیم اصفهانی میگوید: «فاطمه علیهاالسلام ، بانوی بتول، و پاره تن رسول صلیاللهعلیهوآله و نزدیکترین فرزندانش به قلب مبارک، و نخستین نفر آنان در پیوستن به آن حضرت بعد از رحلتش بود. او از دنیا و بهرههایش برکنار و به اسرار و رموز پیچیده آفات و زشتیهای دنیا، آشنا بود».
استاد توفیق ابوعلم گوید:«او زنی بود بزرگمنش با خویی ارزنده، شخصیتی گرامی، فهم و هوشی تند،ذهنی پویا، نظری بلند، ارزشهایی والا، پرجوش و خروش، ولی محکم و استوار، غیور و غیرتمند و به دور از خودخواهی و خودپسندی. ... او در بلندای قله عفاف و راستی، پاکدامنی و خویشتن داری و پاکچشمی بود».
زهرا علیهاالسلام و پدر
اگر هیچ زنی در چشم و دل رسول صلیاللهعلیهوآله به اندازه زهرا علیهاالسلام جای نداشت، بیدلیل نبود؛ که در چشم و دل زهرا علیهاالسلام نیز هیچ کس به اندازه رسول صلیاللهعلیهوآله ، جا نداشت. آنگاه که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بر زهرا علیهاالسلام وارد میشد، زهرا علیهاالسلام تمام قد میایستاد و مشتاقانه به استقبال پدر میرفت و بر دستش بوسه میزد. او همهجا پدر را بر خود مقدّم میداشت. خودش میفرمود: «سوگند به خدا، پیامبر صلیاللهعلیهوآله را بر خود و دیگران مقدّم میدارم».
آخرین کسی که حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله به هنگام مسافرت در حقش سفارش میکرد، زهرا علیهاالسلام بود و پس از مسافرت، اولین خانهای که داخل میشد، خانه زهرا علیهاالسلام بود. و زهرا علیهاالسلام ، آنگاه که پدرش در بستر بیماری بود، از هر کسی محزونتر بود و تا خبر ملحق شدن به پدر را به عنوان اولین نفر از اهلبیتش نشنید، آرام نگرفت.
زهرا علیهاالسلام و علی علیهالسلام
زهرا علیهاالسلام ، علی علیهالسلام را بهترین همسر میدانست و همواره به تمامی وظایف همسری خود عمل میکرد. از تمیزی و سادهپوشی تا کارهای منزل و ایثار مال و جان خود و تحمل سختیها و مشقتها در کنار همسرش دریغ نمیورزید و همواره حامی محکم و راستین علی علیهالسلام بود. زهرا علیهاالسلام ، آرامش و انس علی علیهالسلام بود و علی علیهالسلام با نگاه به او، رنجهایش را از یاد میبرد. امیرمؤمنان علی علیهالسلام خود میفرماید: «زهرا علیهاالسلام ، تسلاّی من بود». از این رو، تا خبر رحلت او را شنید، از پا افتاد و تا به صورتش آب نزدند، به هوش نیامد.
زهرا علیهاالسلام ، مایه فخر علی علیهالسلام بود و علی علیهالسلام همواره به او مباهات میکرد. فقدان زهرا علیهاالسلام آن قدر بر علی علیهالسلام سنگین بود که زهرا علیهاالسلام ، خود از قبل، علی علیهالسلام را به صبر بر این مصیبت دعوت میکرد. اما با این همه، علی علیهالسلام ، در غم از دست دادن او ضجّه میزد و هر روز به زیارت قبر او میرفت و در رثای او، مرثیهها میخواند.
زهرا علیهاالسلام و دُردانههایش
در این مبحث، اگرچه میتوان ازمهربانی زهرا علیهاالسلام با فرزندانش و نوازش آنها گفت، تا آنجا که حتی به علی علیهالسلام وصیت میکند که پس از من با دختر خواهرم ازدواج کن که او بر فرزندان من مهربانتر است، و حتی در وصیتش به علی علیهالسلام ، او را به مهربانی در حق فرزندانش، سفارش میکند، یا میتوان از بازی کردن او با فرزندانش و یا داستانها و شعرهایی که برای آنان میخواند، سخن گفت، اما مهمتر از همه، ذکر این نکته است که او با طاعتش توانسته راه رسول صلیاللهعلیهوآله را ادامه دهد و مادرِ تمامی ائمه علیهمالسلام باشد. همین است که حسین علیهالسلام در صحرای تفتیده کربلا، بر سر نیزه فریاد میزند: «هیهات که زیر بار ذلت بروم. من، شهامت، حّریّت و کرامت خود را مرهون پاکدامنی و طهارت مادرم زهرا علیهاالسلام میدانم».
ویژگیهای زهرا علیهاالسلام
ویژگیها و خصایص صدیقه طاهره علیهاالسلام که محور خاندان نبوت وولایت است، بیش از حدّ شمارش بوده و آن چه به قلم میآید، تنها قطرهای از یک اقیانوس است:
1. هیچ زنی را معصومه نگفتهاند، جز زهرا علیهاالسلام که معصوم به عصمت حقیقی بود و آیه تطهیر، بهترین دلیل این امر است.
2. رضایاو، رضایخدا، غضباو، غصب خدا، و شادی او، شادی خداوند و پیغمبر صلیاللهعلیهوآله بوده است.
3. فاطمه علیهاالسلام شفیعه روز محشر و قاضی مطلق دیوان محاکمات الهی است.
4. او محور اهل کساء (اهل عبا) و مقدّم و اول و آخر آنهاست. چنانکه وقتی ملائکه از خداوند پرسیدند: اهل کساء چه کسانیاند که این همه برای آنها ارزش قائل هستی و زمین و آسمان را برای ایشان آفریدی؟ خطاب شد: «اهل کساء، فاطمه است و پدر فاطمه، و شوهر فاطمه و فرزندان فاطمه». نام مقدس فاطمه در این جمله، چندین بار تکرار شده است و این، بزرگترین ویژگی آن حضرت است.
والاترین فضیلت حضرت زهرا علیهاالسلام از منظر حضرت امام خمینی رحمهالله
امام خمینی رحمهالله ، فرزند زهرای اطهر، در وصف مادر چنین میگویند: «درباره فضایل حضرت صدیقه علیهاالسلام ، تنها به ذکر یک روایت که در کافی است و با سند معتبر نقل شده است، اکتفا میکنم. حضرت صادق علیهالسلام میفرمایند: «فاطمه علیهاالسلام بعد از پدرش، 75 روز در این دنیا بودند و حزن و شدت بر ایشان غلبه داشت. جبرئیل امین میآمد و به ایشان تعزیت عرض میکرد و مسائلی از آینده نقل میفرمود». ظاهر روایت این است که در این 75 یا 95 روز، مراودهای بوده، یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است. به هر حال، غیر از طبقه اول انبیای بزرگوار، درباره کسی چنین نبوده و وارد نشده است که در ظرف این مدت، جبرئیل چندینبار رفت و آمد داشته باشد. مسأله فرود آمدن جبرئیل، یک مسأله ساده نیست. نباید تصور کرد که برای هر کسی چنین امری ممکن است. بین روح کسی که جبرئیل بر او وارد میشود و مقام جبرئیل که روح اعظم است، یک تناسب کامل لازم است.»
عصمت زهرا علیهاالسلام
عصمت در لغت به معنای مصونیت و محفوظ بودن است و معصوم کسی است که از خطا و اشتباه و گناه در امان باشد. گرچه فاطمه علیهاالسلام پیامبر و امام نبود و دلایلی که برای عصمت و مصونیت از گناه در مورد پیامبران و امامان میآورند، درباره آن حضرت جاری نیست، ولی مقام عصمت او از راههای دیگر ثابت میگردد که مهمترین دلیل در این مورد، آیه تطهیر است که فرمود: «خدا چنین میخواهد که ناپاکی و گناه را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را پاک گرداند».
روایات فراوانی که در تفاسیر شیعه و سنی وارد شده، به خوبی گواهی میدهد که هرگونه آلودگی از خانواده پیامبر دور است. این روایات در کتابهای معروف اهل سنت نیز نقل گردیده است.
دلیل دیگر بر اثبات عصمت حضرت زهرا علیهاالسلام ، حدیث معروف کساء است که با الفاظ مختلف، در کتابهای حدیث و تفسیر شیعه و سنی آمده است.
علم زهرا علیهاالسلام
از مجموعه روایات مختلف، اینگونه برداشت میشود که ارتباط و هماهنگی خاصی میان حضرت زهرا علیهاالسلام و پدر والامقامش بوده است. از این رو، جای شگفتی نیست که آن آموزگار آسمانی، بهترین و شایستهترین کارها را به دُخت فرزانهاش بیاموزد و او را به برترین ارزشهای اخلاقی و انسانی رهنمون گردد و فاطمه علیهاالسلام نیز آن دانشهای آسمانی را از آن چشمه جوشان و گوارا بنوشد و قلب بیدار و گستردهاش، از انواع حکمتها لبریز گردد. اینها همه افزون بر دانش و آگاهی گسترده است که خدا به او الهام کرده بود. درباره علم آن حضرت، روایات متعددی وارد شده است که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
فاطمه علیهاالسلام را از آن رو فاطمه نامیدند که خداوند از علم خود آن قدر به او نوشاند که از هر استادی بینیاز شد.
فاطمه علیهاالسلام را بدان سبب بتول نامیدند که از حیث فضل و دین، سرآمد تمامی زنان بود.
خداوند، ده چیز را به ده زن تفضل نمود و برای فاطمه علیهاالسلام ، همسر علی علیهالسلام ، علم را.
عبادت زهرا علیهاالسلام
عبادتِ خالصانه برای خدا و به مفهوم کامل آن، در سراسر زندگی حضرت زهرا علیهاالسلام جلوهگر بود. سراسر زندگی پرافتخار او، از آغاز تا واپسین لحظات، عبادت خدا بود. از غذا دادن به محرومان گرفته تا آب رساندن به خانه بینوایان؛ از ایثارش در راه خدا تا آموزش مقررات الهی به مردم؛ از به دوش کشیدن بار مسؤولیت اداره جامعه کوچک خانه و خانواده، تا پارسایی و ساده زیستی و تحمل محرومیتها برای پیشرفت اسلام. او همه اینها را به خاطر پرستش خالصانه خدا به جان خرید و اینها غیر از نمازهای خاشعانه و نیایشهای جانبخش شبانه او با خداست. رسول صلیاللهعلیهوآله میفرمود: «وقتی زهرا علیهاالسلام در محراب عبادت میایستد، همچون ستارهای برای ملائکه میدرخشد. خدا به ملائکه میگوید: ای ملائکه بنگرید به بهترین بنده من، فاطمه علیهاالسلام . او در مقابل من ایستاده و از خوف من تمامی وجودش میلرزد و با تمامی حضور قلبش به من روی آورده است».
دعاهای زهرا علیهاالسلام
دعا، سرود جاری دلهای پرکشیده از هستی است؛ دعا، زمزمه عشق است در خلوتگاه یار؛ دعا، معراج روح بزرگ تشنه عاشق است به سوی ابدیت.
و اینک بخشی از دعای حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا علیهاالسلام : «بارالها! جایگاهم را میبینی و کلامم را میشنوی و بر تمامی کارهایم اشراف داری و بر آن چه در وجودم میگذرد آگاهی... تو پروردگاری هستی که گناهان را میبخشی و من جز تو آمرزندهای را نمییابم... بارخدایا! تو آمرزندهای و بخشایش را دوست داری، پس از من درگذر».
لقب آسمانی زهرا علیهاالسلام
حضرت زهرا علیهاالسلام در آسمانها، «منصوره» نام دارد؛ همچنان که رسول مکرّم اسلام در آسمانها «احمد» نام دارد، و نام آن حضرت در زمین «فاطمه» است.
سُدیر صیرفی از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که رسول صلیاللهعلیهوآله فرمود از جبرئیل پرسیدم: چرا فاطمه در آسمان منصوره و در زمین فاطمه نام گرفت؟ جبرئیل گفت: در زمین فاطمه نامیده شد؛ زیرا شیعیان خود را از آتش جدا کرده و نجات میبخشد و دشمنانش نیز از محبتش جدا گشتهاند، و در آسمان منصوره نامیده شد؛ به دلیل فرموده خداوند عزّوجلّ که میفرماید: در آن روز مؤمنان به یاری حق خوشحال میشوند و حق تعالی هر که را بخواهد یاری میکند. منظور این است که فاطمه علیهاالسلام دوستانش را یاری خواهد کرد.
رمز امابیها بودن
یکی از القاب حضرت زهرا علیهاالسلام امابیهاست که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله او را به این نام میخواند. امابیها یعنی مادرِ پدر. اکنون باید دید چرا و چگونه پیامبر صلیاللهعلیهوآله دخترش را مادر خود میخواند.
بعضی گفتهاند: از شدت علاقه به حضرت زهرا علیهاالسلام بوده است. در واقع حضرت میخواست بفرماید که دخترم را به اندازه مادرم دوست دارم.
بعضی گفتهاند: «اُمّ» یعنی ریشه و اصل، و هر چیزی که اساس و مقصود باشد، امّ نامیده میشود؛ مثل اُمّ القُری یعنی مکه و اُمّالکتاب یعنی قرآن. با این توضیح، معنای ام ابیها این است که فاطمه علیهاالسلام ، ریشه و اصل رسالت و نبوت است و ولایت، ثمره آن وجود نازنین میباشد؛ زیرا فاطمه علیهاالسلام مادر ولایت و یازده امام است.
بعضی گفتهاند او ام ابیهاست؛ چون محور هستی و ریشه همه نیکیها و خوبیهاست. آنها دلیل این مطلب را حدیث شریف کساء میدانند؛ زیرا آنجا که خداوند میخواهد اهل کساء را معرفی کند، میفرماید: «فاطمه علیهاالسلام است و پدر فاطمه علیهاالسلام و شوهر فاطمه علیهاالسلام و فرزندان فاطمه علیهاالسلام ؛ یعنی پیامبر صلیاللهعلیهوآله و علی علیهالسلام و حسن علیهالسلام و حسین علیهالسلام به وسیله فاطمه علیهاالسلام معرفی میشوند.
شناخت فاطمه علیهاالسلام ، شناخت لیله القدر
در حدیثی از رسول اکرم علیهاالسلام روایت شده که فرمودند: «کسی که به درستی به فاطمه علیهاالسلام شناخت پیدا کند، شب قدر را شناخته است و او را از این جهت فاطمه نام نهادند؛ زیرا موجودات، به ذات و شناخت واقعی او دسترسی ندارند».
همچنین در حدیث دیگری از امام صادق علیهالسلام آمده است: «لیله» فاطمه علیهاالسلام است و «قدر» اللّه. هر کس فاطمه علیهاالسلام را آن طور بشناسد که سزاوار مقام والای اوست، شب قدر را درک کرده است».
فاطمه علیهاالسلام لیله القدر اهل بیت است یعنی:
همچنان که شب قدر پنهان است و فقط برای جمعی از شایستگان ظهور و بروز دارد، دسترسی به مقامات معنوی حضرت زهرا علیهاالسلام هم این چنین است.
همچنان که عبادت شب قدر، همچون عبادت سی هزار شب است، معرفت زهرا علیهاالسلام نیز پاداش عبادت شب قدر را دارد و معرفت او، زمینه معرفت لیلهالقدر است.
همچنان که شب قدر عمدتا بین سه شب پنهان است، در محل دفن حضرت زهرا علیهاالسلام نیز سه احتمال داده میشود.
وصیت فاطمه علیهاالسلام به علی علیهالسلام
هنگامی که حضرت زهرا علیهاالسلام در بستر بیماری بود و نزدیک شدن زمان رحلت را احساس کرد، خطاب به همسرش علی علیهالسلام فرمود: «ای پسر عمو! خبر مرگ به من رسیده و آن گونه که درمییابم، به زودی به پدرم ملحق میشوم. آنچه در دل دارم به تو وصیت میکنم». سپس فرمود: «ای پسر عمو! بعد از من با خواهرزادهام اَمامه ازدواج کن؛ چون او در محبت و مهربانی نسبت به فرزندانم همانند من است. برای من تابوتی بساز. مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشمها در خواب فرو رفته است. (قبر من پنهان، نشانش بینشانی است)».
همچنین از امام صادق علیهالسلام نقل شده که فاطمه علیهاالسلام هنگام احتضار به امیرمؤمنان علیهالسلام وصیت کرد: «وقتی که از دنیا رفتم، خودت مرا غسل بده و کفن کن و نماز بر جنازهام بخوان و در قبر بگذار و سپس بالای سر، مقابل صورتم بنشین و بسیار قرآن بخوان و دعا کن من تو را به خدا میسپارم و وصیت میکنم که با فرزندانم به نیکی رفتار کنی».
امان از دل حیدر!
پس از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام ، حضرت علی علیهالسلام خطاب به همسر عزیزش میفرماید: «جان من با آه و نالهاش ـ در سینهام ـ زندانی گردیده. ای کاش که جانم همراه آه و نالهها از این کالبد پر میکشید و بیرون میآمد. زهراجان! پس از تو هیچ خیری در این زندگانی نیست و من فقط به این جهت گریه میکنم که مبادا زندگیام پس از تو طولانی شود.
فاطمه جان! دوری و جدایی تو در نظر من سهمگینترین چیزهاست و از دست دادن شخصیت شکوهباری چون تو، ای دختر پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، سختترین فراقهاست».
در مکتب زهرا علیهاالسلام
مقام مادر
در خدمت مادر باش؛ زیرا بهشت زیرپای مادران است.
اخلاص در عبادت
کسی که عبادتهای خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ، برترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد.
آنچه محبوب فاطمه علیهاالسلام است
از دنیای شما سهچیز محبوب من است: تلاوتقرآن، نگاه بهچهره رسولخدا صلیاللهعلیهوآله و انفاق در راه خدا.
شفاعت فاطمه علیهاالسلام
آنگاه که در روز قیامت برانگیخته شوم، از گناهکاران امت پیامبر صلیاللهعلیهوآله شفاعت خواهم کرد.
درّی پنهان
قرنهاست همه به دنبال دُرّی میگردند که در نیمه شبی تاریک، از چشمها پنهان شد و تنها علی علیهالسلام و کودکان خردسالش میدانستند که آن درّ در کدامین صدف، جای گرفته است.
در طول صدها سال، شیعه فاصله میان بقیع و مرقد مطهر نبوی را با دلی سوخته وجب به وجب جستوجو کرد و در کوچههای مدینه، به این سو و آن سو رفت تا نشانی از آن گمشده بیابد؛ ولی حسرت زیارت مزار مام پیامبر صلیاللهعلیهوآله و یاور حیدر علیهالسلام و نجوای با او، همچنان بر دل شیفتگان طریق ولایت علوی و فاطمی باقی مانده است.
مدینه، شهر پیامبر
مدینه، شهر پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، مهبط وحی، شهر ایمان،
و شهر آشنا با دردهای زهرا علیهاالسلام نیز مُهر سکوت بر لب زد و همتای بیهمتای علی را در دل پنهان داشت.
کاش مدینه سکوت سنگین خود را میشکست و غُصههای پنهانش را میگفت و مزار بانوی بینشان را نشان میداد تا تربت عطرآگین آن را توتیای چشم خویش میکردیم.
کاش مدینه برای ما از بقیع میگفت. آری از بقیع و از آن بغض نهفته در گلو. از گنجینه خاموش خویش. از آن راز پنهان و از آن قلب و پاره تن رسول صلیاللهعلیهوآله .
کاش مدینه بعد از این همه سکوت سنگین لب میگشود.
مدینه، رازدار زهرا علیهاالسلام
ای مدینه، غمین مباش که تو نیک امانتداری هستی و چه زیبا از زهرا علیهاالسلام اطاعت نمودی و سِرّش را در سینه پنهان داشتی.
پس ای مدینه، تا ظهور یار منتظر باش که خزانهدار این گنج عظیم، کسی جز او نیست. ما نیز با دلی شکسته، چشمانی اشکبار و با بغضی سنگین در گلو، حیران و سرگردان در کوچههای مدینه، همچنان به جستوجوی عزیز گمشده خویش و دُخت والای پیامبر صلیاللهعلیهوآله میگردیم و با او اینگونه زمزمه میکنیم که:
ای دختر پیامبر!
مادر آخرین رسول!
همسر اولین وصی!
و اشتیاق همیشه بهشت
اینک بیتو رو به کدام خانه کنیم تا در بگشاید،
کدام آشنا را بیابیم تا پناهمان دهد،
ما را دریاب که شنیدهایم بیتو هیچ کس بهشت را نخواهد یافت،
و بیتو هیچ نردبانی به آسمان نخواهد پیوست.