در میان مومنان و پیشوایان دینى فقط یک نفر«اصبر الصابرین» لقب گرفته است و آن، امیرمومنان على بن ابىطالب(علیه السلام) است. درزیارت او یکى از عناوین این است: «السلام علیک یا اصبر الصابرین» چرا ایشاناصبر الصابرین است؟ پاسخ این سوال از کلام خود حضرت روشن مىشود که فرمود: «صبرکردم در حالى که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم». آیا در عالم کسى دیدهشده که هم خار در چشمش خلیده باشد و هم استخوان در گلویش گیر کرده باشد و بااین دو حال صبر کند، اما همین مرد بزرگ و همین «اصبر الصابرین» در هنگامشهادت فاطمه(سلام الله علیها) طاقتاش تاب شد. شگفتا، مردى که در مشکلات سنگین روزگار و حوادثتلخ و ناگوار دوران خود و در میدانهاى جنگ و جهاد، خم به ابرو نیاورده بود، درشب شهادت فاطمه(سلام الله علیها) آن چنان بىتاب شد که خطاب به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) عرض مىکند: اى رسولالله من در مرگ دخترت فاطمه، صبرم تمام شد، چرا که باید او را به طرز پنهانىدفن کنم و تنها او را در قبر بگذارم: «قل یا رسول الله عن صفیتک صبرى و رقى عنها تجلدى».