امروز، روز میلاد زیبایی صبر است؛ روز تولد ستارگان پایداری در آسمان دلِ دختر علی علیهالسلام .
زینب علیهاالسلام ، زیبایی را صبورانه تفسیر میکند. کافی است چندی در دیدگان دختر امیر علیهالسلام بنشینم؛ آنوقت، طوماری از دردهای جانکاه و جوانیکُش، از برابرمان رد میشود و کارنامهای از رنج اما با تزیین به رنگ و صبغه خدایی، بر ما گشوده میشود.
زینب؛ از جنس پروانههای شمع ولایت بود
پروانهها را دیدهاید که چه ظریف و سبک، بال میزنند و چه بیپروا و کودکانه به هر سو میدوند؟ زینب، دختر زهرا، از جنس پروانههای شمع ولایت بود. وقتی پنج ساله بود، با عروج روحِ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ، تا عرش رفت و برگشت.
شاید روز رفتن پدربزرگ، اولین روزهای زینب بود که به سرزمین شگفتِ مصایب، گام میگشود.
ایام میرفت و روزها به سَحَر میرسید و دختر پایداری و نشانه خستگیناپذیری، به مقام مقاومتهای بزرگ و بزرگتر، نزدیک میشد.
خدا خواسته بود که نردبان تعالی زینب از پلههای دشواری و محنت ساخته شود تا او را به آن آخرین رتبه و آن واپسین مرتبه واصل کند.
در گوش زینبِ کمسال، خروش خطابههای فاطمه علیهاالسلام چهها میکرد؟ فقط خدا میداند و زینب. دخترِ شکوهِ امواجِ توفانی، همه عزت را آموخته بود؛ از درسهای مکتب علی تا بستر شکوههای پرشکوهِ مادر در زمانه سایه - مردها، جز مردانگی ندید.
زینب، تلألؤ صبر و سکوت است، اما حرف تکلیف و روشنگری و غیرتِ تبارِ نبوی و ولایی که به میان آید، خطبههای فصیح و بلیغ میخواند و صاعقه میافکند.
امروز، روز میلاد ناموارهِ برتریهاست؛ روز میلاد مادرِ همه پروانههایی است که عشق به شمع ولایت و پاسداری از حصارهای دیانت، بیتابشان کرده است.
در کنار نام زینب، نام شکوهمند زن مسلمان و بیدار است که سوسو میزند.
زادروزش مبارک باد!