موسی(ع) هارون را داشت و باز در غربت بود و همچنان تنها بود. محمد(ص)، اما تو را دارد که بتهای کفر را به خاک نابودی میکشاند. محمد(ص) تو را دارد که کعبه را از هرچه لات و عزّی میتکاند و پرچم توحید را بر بامش برمیافرازد. موسی(ع) اگر تو را داشت، سامرى، قبیلهاش را فریب نمیداد و بنیاسرائیل را گوسالهای زرین از خود بیخود نمیکرد.تو همانی که رسول خدا(ص) با تو پیمان برادری بست و تمام درها را به روی خانه خویش بست، مگر در خانه تو و دردانه خویش را بانوی خانه تو کرد؛ که تو یگانه کفو زهرایى. تنها تویی که در بستر رسول خدا(ص) به پیشواز مرگ رفتهاى. تو اگر نبودى، چه کسی مصداق «یَشْری نَفْسَهُ اِبْتِغاءَ مَرْضاتِ الله»میشد؟ تو اگر نبودى، چه کسی به مردم روزگار میآموخت که در رکوع زکات دهند و در سجود شهید شوند؟ چه کسی به مردم میفهماند که دنیا پستتر از استخوان خوک در دستان جذامی است؟ کدام حنجره در گوشهای خوابمانده انسان فریاد میزد: «ای مردم! یاد مرگ از دلهای شما رفته و آرزوهای فریبنده جای آنرا گرفته است.»چه کسی به آدمیان میآموخت که: «دنیا خانه نابود شدن و رنج بردن و عبرت گرفتن است».
کاش تمام دهانها بسته شوند. کاش تمام صداها سکوت کنند تا تنها تو سخن بگویی برای ابد، تا سخنان بیبدیل خویش را تا قیامت برای گمراهی مردم تلاوت کنى. کاش بشر کلام تو را بفهمد. کاش اینقدر از تو دور نمانیم. کاش شبیه تو بودن را بیاموزیم. کاش تو را گم نکنیم در بیراهههای زمانه.
سخن بگو، «شمع بیتالمال روشن مانده است.» سخن بگو، جهان در خواب است و ستم تمام خاک را غرق در خون کرده. کسی بیدار نمانده برای برافروختن شمعی در این ظلمات. کسی صدای نالههای حق را در زنجیر نمیشنود. کسی جرئت خروشیدن برای رهایی از ظلم را ندارد. من اما صدای مردی را میشنوم که از گلوی زخمی تاریخ زبانه میکشد. صدای مردی را میشنوم که قرنهاست کلمات شعلهور خویش را چون هرّای شیر در گوش سنگین زمین میخواند و هنوز کسی از این آیههای آسمانی متنبه نشده است. صدای تو را میشنوم:
خدا را! خدا را! از عقوبتی که نزدیک است، بترسید و از کیفر ستم برحذر باشید و از آینده دردناک ظلم بهراسید.خدا دعای ستمدیدگان را میشنود و در کمین ستمکاران است و کسی که شمشیر ستم برکشد، با آن کشته میشود. روزی که ستمدیده از ستمکار انتقام خواهد کشید، سختتر از روزیاست که ستمکار بر او ستم روا داشته. بدترین توشه برای قیامت، ستم بر بندگان خداست.
هر آینه ملتهای جهان شب را به صبح میرسانند، درحالیکه از ستم زمامدارانشان در وحشتند. عدالت را بگسترانید و از ستمکاری پرهیز کنید که ستم، رعیت را به آوارگی میکشاند و بیدادگرى، به مبارزه و شمشیر میانجامد.