براستی غدیر خم چه ارزشی را برای ما انسان ها، به عنوان امت اسلامی، به ارمغان آورده است که نسبت به همه آن وقایع و رخدادهای قبل از اسلام و بعد از بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) افضل می باشد؟
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) 23 سال کوشیدند؛ آنچنان که به فرموده ی خودشان هیچ نبی ای به اندازه ی ایشان اذیت نشده است. (1) با وجود آن که حضرت زکریا را میان تنه ی خالی درخت گذاشتند و با درخت اره کردند، 950 سال نوح پیامبر را آزردند و خون به دلش کردند، حضرت موسی را از دیار خود بیرون نمودند، ابراهیم خلیل الرحمان را در آتش انداختند و... ؛ ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) می فرماید هیچ کدام به اندازه ی من اذیت نشدند. مشقاتی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) تحمل کرده اند با تمامی انبیاء گذشته قابل مقایسه نیست. آنقدر پیامبر برای ابلاغ وحی زحمت می کشیدند که خداوند می فرماید: "طه! ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنى!" (2)
یعنی می فرماید چرا خودت را به مشقت می اندازی؟ تو تنها ابلاغ کن : " پیامبر وظیفهاى جز رسانیدن پیام [الهى] ندارد؛ [و مسؤول اعمال شما نیست]." (3) و بیش از این خودت را اذیت نکن.
با این وجود قرآن در حجه الوداع و در واقعه ی غدیر در مورد وصایت امام علی (علیه السلام) می فرماید: "اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً [به مردم] برسان! و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى!" (4) (5)
از نظر قرآن کریم، تمامی زحمات پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) یک طرف و اعلام ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) یک طرف است. باید دو کفه ی ترازو را در نظر بگیریم، اگر بیست و سه سال خون دل خوردن های پیامبر، ابلاغ پیامبر، جهاد پیامبر، و عبادت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)؛ در یک کفه ی ترازو قرار بگیرد و اعلام مقام ولایت امیرالمومنین (علیه السلام) در کفه ی دیگر؛ به نص صریح قرآن این کفه بر همه ی آن کفه می چربد و بلکه با زبان بی زبانی، خداوند پیامبر را تهدید می کند که: اگر این رسالت را عملی نکردی، همه کارهای تو در واقع هیچ است.
حال ممکن است سوال شود پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) که دین را تبلیغ کردند؛ پس عبارت "فما بلغت رسالته" (رسالت را انجام ندادی) چیست؟ پاسخ آن است که اگر ولایت نباشد، رسالت لوث می شود. اگر امامت نباشد، قرآن تحریف معنوی می گردد. اگر امام از جانب خداوند در کنار کتاب الهی قرار نگیرد ، محتوای آن اجرا نمی شود. پس بالا ترین نعمتی که خدا قرار می دهد و بوسیله آن عمر را ثمر بخش می کند و تلاش را به نتیجه می رساند، قرار دادن هدایت گر الهی است.
اگر تحلیلی تاریخی انجام دهیم، خواهیم دید که قرآن کتابی است، مشتمل بر مجموعه مقرراتی به عنوان فرمان، دستور العمل، تز، باید ونباید، حرام و حلال ، که از طرف پرودگار نازل گردیده است. اما بهره دهی و ثمر دهی این دستور العمل ها، به دو شرط اساسی وابسته است:
1. فهم دقیق دین خدا ونسخه الهی.
2. اجرای دقیق این نسخه.
عقل و نقل و تجربه ی تاریخی ثابت می کند که این دو شرط منهای نظارت و امامت ولی خدا ممکن نیست ؛ قانون خدا، کتاب خدا، حرام و حلال خدا و مکتب پرودگار، در صورتی در این عالم سعادت، کمال و تعالی الهی ایجاد می کند که با مقام امامت و ولایت و نظارت ولی الله همراه باشد. ما تا زمانی که دین خدا رانفهمیده ایم چگونه می خواهیم از آن برخوردار شویم؟ فرض کنید که به پزشکی مراجعه کرده اید و ایمان دارید که پزشک درد شما را تشخیص داده است و نسخه ای که نوشته است، حساب شده می باشد. اما نمی توانید بفهمید که پزشک چه دستوری داده است. آیا اگر بر اساس فهم خود عمل کنید، نتیجه می گیرید؟
در اجرای دقیق نسخه الهی عوامل زیادی ایجاد مانع نماید؛ پس اگر ولی الله در کنار کتاب خدا قرار نگیرد، فهم دقیق کتاب خدا ممکن نخواهد بود.
همانگونه که خداوند برای ادامه حیات جسمانی ما، قلبی گذاشته است که خون را پمپاژ می کند تا مواد غذایی لازم را به همه ی سلولها برساند و اگر قلب از کار بایستد، بدن خواهد مرد، برای هدایت جامعه نیز قلبی قرار داده است. و او امام و " ولی الله " است. خوراک جان را امام به جامعه پمپاژ می کند. کسانی که امام را نمی پذیرند حتی اگر در بالاترین سطح از علم و دانش و صنعت و تکنولوژی قرار بگیرند از جان سالمی برخوردار نیستند.
ای بشر! اگر دل به امام و ولی خدا ندادی، مثل آن است که قلبت را برداشتی و قلب مصنوعی گذاشتی. قلب مصنوعی به اندازه خودش کارآیی دارد...
__________________________________________________________
1- "ما اوذی نبی مثل ما اوذیت"، (بحار الانوار، جلد 39، صفحه 56)
2- "طه ! ما انزلنا علیک القرآن لتشقی" ، طه (20): 1و 2
3- "ما علی الرسول الا البلاغ"، المائده (7): 99
4- در بین مفسرین و علمای اهل تسنن به عنوان نمونه، می توان به افرادی نظیر: محمد بن جریر طبری در کتاب الولایه، ابوالحسن واحدی نیشابوری در اسباب النزول، حاکم حسکانی در شواهد التنزیل و... ، و در بین مفسرین شیعی می توان به عنوان نمونه به بزرگانی جون شیخ طوسی در تبیان، ثقه الاسلام طبرسی در مجمع البیان، علامه طباطبائی در المیزان و ... اشاره نمود که شان نزول آیه 67 سوره مائده (آیه تبلیغ) را درباره واقعه غدیر ذکر نموده اند.
5- "یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته"، المائده (6): 67