مقدّمه
هفتاد روز از حادثه بسیار مهم و تاریخی غدیر خم گذشته بود که رسول مکرّم اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم دیده از جهان خاکی فرو بست و روح مطهرش به عالم ملکوت عروج کرد. ارتحال پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم موجی از غم و اندوه در فضای جامعه نوپای اسلامی ایجاد کرد. بار مصیبت چنان سنگین شد که بسیاری در حیرت فرو رفته و از خود بیخود گشتند و از تصمیمگیری مناسب و شایسته باز ماندند. جمعی نیز که از قبل خود را آماده چنین روزی کرده بودند، حال و هوای جامعه را برای ایجاد گرد و غبار، مناسب یافتند و با گِل آلودن نمودن آب، به دنبال گرفتن ماهی مراد خود رفتند. ستاره امیدی که در غدیر خم طلوع کرده و آرامبخش دلهای مؤمنان گشته بود، در لابلای گرد و غبار فتنه، از دیدگان کم فروغ، محو شد. در میان ظلمت ارتحال آفتاب، شبپرهها به تکاپو افتادند و با هجوم به خانه وحی، تلاش مذبوحانهای را برای فرونشاندن نور خدا آغاز کردند؛ غافل از آنکه نور خدا با آن دسیسهها خاموش شدنی نیست.
گرچه در این حمله و هجوم، آتش به کاشانه تنها یادگار رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم افتاد، و گل محمّدی صلیاللهعلیهوآلهوسلم مظلومانه در پشت در، پرپرگشت، سینه دریاییاش شکافت و پهلویش بشکست؛ اما در عین حال، او، قدِ خمیده از ظلم و ستم را برافراشت و با دست الهی خود به دامن ولایت آویخت و با تمسک به حبل اللّه المتین و با صلابت و شهامتی بینظیر از حقانیت امیرمؤمنان علیهالسلام سخنها گفت، و از غربت او نشانها داد.
زهرای اطهر علیهاالسلام دفاع جانانهای از ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام نمود و در این راه، مشتاقانه جام پرافتخار شهادت را سر کشید و افتخار اولین شهید راه ولایت را تا ابد به نام خود ثبت کرد؛ ولی این دفاع نیز همانند خود آن بانوی بزرگوار، در هالهای از غربت و مظلومیت قرار گرفت و آن گونه که سزاوار بود به شیعیان وی نیز منتقل نشد.
* * *
به رغم عمر بسیار کوتاه حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام ، پس از ارتحال پدر بزرگوارشان، آثار به یادگار مانده از ایشان در آن دوران بحرانی و پرتنش، بیانگر عزم راسخ و صلابت و شجاعت فوق العاده حضرت در دفاع از ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام است. جدیت ایشان در این راه، که منجر به شهادت مظلومانهاش شد، نشان از توجه ویژه و اهتمام خاص حضرت به مسأله امامت امت و زمامداری جامعه مسلمانان دارد.
از جمله محورهایی که در احتجاجات و سخنان حضرت زهرا علیهاالسلام جلبت توجه میکند، نقل «حدیث غدیر» است که موضوع نوشتار حاضر نیز همین مطلب است. در این نوشتار تلاش شده است استنادات حضرت به حدیث غدیر، در حدّ امکان از منابع کهن و معتبر حدیثی و تاریخی جمع آوری و تقدیم علاقمندان به غدیر گردد؛ اما قبل از پرداختن به این موضوع، پاسخ به دو سؤال ضروری به نظر میرسد:
1. چرا حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام محور بحث قرار گرفته است؟
2. چرا در میان سخنان ایشان، فقط به حدیث غدیر پرداخته شده است؟
چرا حضرت زهرا علیهاالسلام ؟
چه ویژگیهایی در شخصیت حضرت زهرا علیهاالسلام هست که موجب شده ایشان به عنوان محور اصلی بحث، انتخاب و استناد آن حضرت به حدیث غدیر، از اهمیت خاصّی برخوردار گردد و حتی بر اعتبار آن حدیث بیافزاید؟
دلایل فراوانی برای انتخاب حضرت زهرا علیهاالسلام وجود دارد از جمله:
1. حضرت زهرا علیهاالسلام نزدیکترین نسبت را با رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم داشت. او یگانه دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بود که نسل پاک نبوی از طریق او ادامه مییافت و امامان از فرزندان ایشان بودند. احترام فوق العاده پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نسبت به این دختر، حاکی از شخصیت ممتاز او بود و سفارشهای مکرّر رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به مؤمنان درباره حفظ حرمت او، منزلت بس عالی او را برای همگان روشن ساخته بود. حضرت زهرا علیهاالسلام بیش از همه، متوجه این موقعیت عالی بود و سنگینی بار مسؤولیت را نسبت به این جایگاه، بر دوش خود احساس میکرد و به همین علت بیشترین تلاش خود را جهت استفاده کامل و مفید از این موقعیت، برای یاری دین خدا و امام حق به عمل آورد.
2. قرآن منزلتی رفیع و عظمتی خاصی برای حضرت فاطمه علیهاالسلام تعریف کرده است. در آیه مباهله با تعبیر «نسائنا» از ایشان یاد شده و در آیه تطهیر، خداوند بر پاک و مطهر بودنشان شهادت داده است. در سوره «الانسان» با یادآوری داستان اطعام یتیم و مسکین و اسیر و اخلاص وصف ناشدنی ایشان، از برترین پاداشهای الهی در حقّ آنان یاد شده است. و در کوچکترین سوره قرآن یکی از بزرگترین عطایای الهی به حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، وجود نازنین زهرای اطهر، که حقیقت کوثر است، معرفی شده و در آیه مودّت، محبت ایشان اجر رسالت نبوی صلیاللهعلیهوآلهوسلم به شمار آمده است.
همه اینها و آیات دیگر، بیانگر مقام رفیع معنوی و کمال عبودیت و عصمت ایشان بوده و جایگاه خاصّ هدایتی ایشان را در جامعه اسلامی تبیین مینماید.
3. فاطمه زهرا علیهاالسلام در دوران غربت اسلام به دنیا آمد و از همان اوان کودکی، در کانون اصلی مبارزه، با طعم سختیها و مشکلات آشنا شد. هیچ کس مانند او شاهد زحمات طاقت فرسا و شبانه روزی رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نبود. گرد و غبار خستگی، با دستان کوچک او از رخسار مبارک رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم پاک میشد و در خلوتهای پیامبر، او بود که درد دلهای پدر را به گوش جان میشنید و با نثار محبتهای خود او را غرق در سرور میکرد و همانند مادری دلسوز، سر حضرت را بر دامن میگرفت و آرام بخش دلش میگشت؛ تا آنجا که از پدر لقب «امّابیها» را دریافت نمود. حضرت زهرا علیهاالسلام نمیتوانست بعد از ارتحال رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم شاهد پژمرده شدن نهال نورس اسلام باشد، که با آن همه زحمات رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم از زمین سر برآورده و با خون دلهای فراوان سیراب شده بود. آیا شخصیتی مانند زهرا علیهاالسلام میتوانست در مقابل این مسأله، خاموش بنشیند و نگران نباشد؟
4. حضرت زهرا علیهاالسلام همسری امیرمؤمنان علیهالسلام را بر عهدهداشت که دومین شخصیت ممتاز جهان اسلام؛ بلکه جهان بشریت بود. پیوند این دو نور الهی از نوع پیوندهای عادی زمینی نبود؛ بلکه بنا به تصریح رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم این ازدواج یک «پیوند آسمانی» بود و اگر علی علیهالسلام نبود، برای زهرای اطهر علیهاالسلام همسری شایسته پیدا نمیشد. شناخت حضرت از شخصیت امیرمؤمنان علیهالسلام عمیقترین شناختها بود. آنچه راکه دیگران فقط شعاعی از علی علیهالسلام دیده بودند، ایشان با تمام وجود خود لمس کرده بود و از اخلاص و صفای علوی و از سوز دل و خیر خواهی وی آگاه بود. او از جان گذشتگیهای فراوان علی علیهالسلام و شهادتطلبیهای او را هماره تجربه کرده بود. فاطمه علیهاالسلام پیکر پرجراحت علی علیهالسلام را بارها و بارها مداوا نموده بود و شاهد بود چگونه زخمهای گذشته التیام نیافته، زخمهای جدیدی بر همان جا مینشیند؛ اما علی علیهالسلام خم به ابرو نمیآورد و همیشه در پیشاپیش صف مجاهدان در راه خدا قرار داشت.
5. حضرتزهرا علیهاالسلام در بیت نبوّت بزرگ شده بود و در دوران ده ساله حکومت اسلامی در کانون اصلی حوادث مهمّ سیاسی و اجتماعی قرار داشت و با تیزبینی و هوشیاری فوق العاده خود، تمامی جریانات آشکار و پنهان را میشناخت و از ویژگیهای افراد مؤثر نیز آگاهی کامل داشت. او از یک سو، رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم را دیده بود که برای تداوم صحیح حکومت اسلامی و بالندگی و رشد آن، تدابیر مختلفی میاندیشید و زمینه سازیهای لازم را برای امامت امیرمؤمنان علیهالسلام فراهم میآورد و از سوی دیگر، شاهد نگرانیهای رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم و یاران نزدیک وی از وجود جریانات مخفی و مرموز در بطن جامعه بود که در صدد بودند با دستیابی به قدرت، مسیر حکومت اسلامی را تغییر دهند.
با وفات رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نگرانیها جدّیتر شد و جریانات پنهان سر برون آوردند و از بحران به وجود آمده بیشترین استفاده را کرده و بر اوضاع مسلط شدند. زهرای اطهر علیهاالسلام با آگاهی کامل از تدابیر رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم جهت امامت امیرمؤمنان علیهالسلام و با شناختی که از شخصیت علی علیهالسلام داشت، که یگانه فرد شایسته برای زمامداری مسلمانان بود و با اطلاع از اوضاع سیاسی جامعه نوپای اسلامی که با صدها خطر مواجه بود، وظیفه خود میدانست که از حقّ الهی امیرمؤمنان علیهالسلام دفاع نماید و در این راه، هیچ کوتاه نیاید. به همین دلیل بیشترین حمله نیز به ایشان شد و خشنترین برخوردها با او صورت گرفت و آن حضرت نیز با کمال شجاعت و شهامت تا پای جان ایستاد.
6. همان گونه که با آغاز رسالت پیامبراسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم شخصیت ممتازی چون خدیجه در کنار ایشان قرار گرفت و در دوران غربت اسلام، با تمام توان و استعداد به یاری حضرتش پرداخت، با آغاز امامت امیرمؤمنان علیهالسلام نیز، شخصیت بینظیری همانند فاطمه زهرا علیهاالسلام به حمایت از ایشان شتافت و همه سرمایههای خود را در دفاع از مولای متّقیان نثار کرد. او با سعی و تلاش شبانه روزی خود غبار غربت را از رخسار امیرمؤمنان علیهالسلام زدود و تحمل بارسنگین مظلومیت را برای ایشان آسان نمود و به حق، لقب «اوّلین شهید راه ولایت» را به خود اختصاص داد. اولین شهید راه ولایت یعنی کسی که در آن فضای پر شبهه،و آکنده از فتنههای گوناگون که در لابلای غبار برخاسته از آشوب و بلوا همه را گرفتار کرده بود، بتواند با حفظ بصیرتِ خود، لحظهای در تشخیص حق خطا نکند و در دفاع از حق کمترین تردیدی به خود راه ندهد. چنین انتظاری در آن شرایط، فقط از حضرت زهرا علیهاالسلام انتظار میرفت و بس. الحق که ایشان این رسالت را به نحو احسن و اکمل به انجام رساند. به راستی آن حضرت با کلام و عمل خود نشان داد که «ولایت»، قلب تپنده مکتب و روح دین است و بر کسانی که دغدغه حفظ مکتب دارند، جان فشانی در راه ولایت و گذشتن از همه تعلّقات برای پاسداری از امامت، مهمترین وظیفه است. به همین دلیل است که تک تک کلمات ایشان سندی زنده و گویا و در کمال اعتبار برای همه دلسوزان دین و امت است. سندی که با خون پاک حضرت زهرا علیهاالسلام به امضا رسیده است و همچون امانتی گرانبها در دستان شیعیانش قرارگرفته، تا با اقتدا به آن بزرگوار، راه پر فراز و نشیب دفاع از دین و ولایت را با قدمهای استوار و پر صلابت بپیمایند.
چرا غدیر؟
با اینکه سخنان زیادی در موضوعات مختلف از حضرت زهرا علیهاالسلام نقل شده است، چرا در مقاله حاضر فقط حدیث غدیر، مورد توجه قرار گرفته است؟ چه خصوصیاتی در حدیث غدیر هست که محور اصلی بحث گشته است؟
در جواب باید گفت: گرچه شیعه برای اثبات ادعای خود ـ مبنی بر امامت امیرمؤمنان علیهالسلام و جانشینی ایشان نسبت به پیامبر ـ دلایل فراوانی دارد؛ اما در این میان، حدیث غدیر از ویژگیها و امتیازاتی برخوردار است که آن را نسبت به دلایل دیگر، برتر و شاخصتر کرده است؛ از جمله:
1. علاوه بر محدّثان شیعه که همگی حدیث غدیر را نقل کردهاند، اغلب محدّثان بزرگ اهل سنّت و مورّخان جهان اسلام حدیث غدیر را نقل و صحّت آن را تأیید نمودهاند؛ تا آنجا که اگر کسی در صحّت این حدیث تردید داشته باشد، باید به همه احادیث دیگر و حتّی مسائل بدیهی اسلام نیز با دیده تردید بنگرد.
2. گرچه رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در فرصتهای مختلف و موقعیتهای متفاوت، بر امامت و جانشینی حضرت علی علیهالسلام تصریح کرده بودند؛ اما اعلام رسمی این مطلب مهم در «غدیر خم» بوده است. با توجه به اینکه این اعلام بعد از «حجّةالوداع» بود و همه مسلمانان متوجه نزدیک شدن حادثه رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بودند و به طور طبیعی در انتظار معرفی جانشین ایشان به سر میبردند؛ رسمیّت بیشتری به روز غدیر داده بود.
3. اجتماع عظیم مردم نیز در غدیرخم، کم نظیر بود. بیشتر مسلمانان از مناطق مختلف و قبائل گوناگون، در آن جمع حضور داشتند و در حقیقت نقش پیک رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم را بر عهده داشتند، تا «پیام غدیر» را به عنوان مهمترین خبر حجّ آن سال به منطقه خود برده و دیگر مسلمانان را از این رویداد سرنوشتساز آگاه سازند. با توجه به این نکته که حجّ آن سال نیز آخرین حجّی بود که مسلمانان به همراهی رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم برگزار کرده بودند و حالت وداع با آن حضرت را داشت، حسّاسیت حدیث غدیر بیشتر آشکار میشود.
4. آماده کردن فضا برای اعلام این خبر مهم و سرنوشت ساز، تأثیر به سزایی در ماندگار شدن حادثه غدیرخم داشت. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم این اجتماع را در محلّی تشکیل داد که در آنجا راههای مختلف از هم جدا میشد. بنابراین به جمعی که از آن محل گذشته بودند، خبر دادند که جهت استماع سخنان رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم باز گردند و به جمع حاضر گفتند: مقداری صبر کنند تا بقیه نیز به این محل برسند. سپس منبری فراهم کردند و رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در اجتماع عظیم مردم به سخنرانی پرداخت.
مقدمه چینیهای حضرت در سخنانش و سؤالاتی که از مردم کردند و سپس صراحت کلام حضرت در معرّفی امیرمؤمنان علیهالسلام و بلندکردن دست وی و نشان دادن به مردم و اعلام رسمی خلافت وی، راه را برای هر نوع توجیه و تأویلی بست و «غدیرخم» را در تاریخ اسلام به طور قطعی و روشن به ثبت رساند.
5. آیهای که قبل از اعلام رسمی ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام نازل شد، بیانگر اهمیّت فوق العاده غدیر بود و از سویی، بیانگر نگرانیهای رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در این زمینه هست:
«یا ایّها الرّسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته واللّه یعصمک من الناس انّ اللّه لایهدی القوم الکافرین»1
ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملاً (به مردم) برسان، و اگر (این کار را) نکنی، رسالت او را انجام ندادهای. خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگه میدارد و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمیکند.
در قرآن چنین آیه تهدیدآمیزی خطاب به رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم وجود ندارد و به صراحت اعلام نشدن ولایت علی علیهالسلام را، مساوی با عدم تبلیغ رسالت الهی معرّفی مینماید و در مقابل نگرانیهایی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم داشت، وعده حفظ و حراست به ایشان داده میشود.
اما آیهای که بعد از اعلام ولایت علی علیهالسلام در غدیر نازل شد، موجی از سرور و شادی را در دلهای مؤمنان پدید آورد و آرامش و اطمینان خاطری به آنان بخشید:
«الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشونی الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکمالاسلام دیناً»2
امروز کافران از (زوال) دین شما مأیوس شدند. بنابراین از آنها نترسید و از من بترسید! امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.
6. فرمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به همه مسلمانان حاضر در غدیرخم، مبنی بر بیعت با امیرمؤمنان علیهالسلام نیز حادثه مهمّی بود که در همان روز اتفاق افتاد. حضرت به همه مسلمانان دستور دادند تا با امیرمؤمنان علیهالسلام دست بیعت دهند و اعلام وفاداری کنند. به همین منظور، خیمهای فراهم شد و علی علیهالسلام در آن خیمه نشست و مسلمانان یکایک با ایشان بیعت کردند و حتی روش خاصّی برای بیعت زنان با حضرت تدارک دیده شد؛ تا آنان نیز با خلیفه رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بیعت نمایند.
به رغم صراحت سخنان رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در غدیر و شفاف بودن مقصود ایشان، پس از ارتحال آن حضرت، مشکلات عدیدهای بروز کرد و مسیر ترسیم شده از طرف آن بزرگوار تغییر نمود. در چنین شرایطی بود که حضرت زهرا علیهاالسلام با موقعیت خاصّی که در میان امت مسلمان داشت، به حمایت از امیرمؤمنان علیهالسلام برخاست و با استدلالهای قوی و منطق متین، از حقّ الهی علی علیهالسلام دفاع نمود و با تأکید بر جریان غدیرخم و کلمات صریح رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در آن روز تاریخی، پرده از رخسار حقیقتِ غبار گرفته بر گرفت و مسلمانان را به بیعتی که در غدیرخم با امیرمؤمنان علیهالسلام داشتند، متوجه ساخت؛ تا برای چندمین بار، حجّت بر آنان تمام شود و راه دفاع از حق تا ابد بر روی شیفتگان حق هموار گردد.
لازم به ذکر است که شیعیان اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام نیز در طول تاریخ بیشترین تلاش را برای حفظ و صیانت از حدیث غدیر به عمل آوردهاند و در مباحثات علمی خود، پیوسته به آن احتجاج نمودهاند. خداوند را سپاسگزاریم که بر اثر تلاش عالمان بزرگ اسلامی، امروز نیز حدیث غدیر بر تارک احادیث به یادگار مانده از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم میدرخشد و جایگاه ویژه خود را حفظ نموده است و حقیقتاً میتواند مهمترین عامل «وحدت» بین تمام گروههای مسلمان باشد.
امید است کلماتی که از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام پیرامون غدیر تقدیم میگردد، در روشنتر شدن راه حقیقت جویان، مفید و کارگشا باشد. انشاءاللّه!
1. هرکس را که من مولای اوباشم، علی نیز مولای اوست.
ابوالخیر محمد جزری شافعی (متوفّای 833 ق.) در کتاب أسنی المطالب فی مناقب سیّدنا علیّ بن ابیطالب با سند بسیار زیبایی، حدیث غدیر را از حضرت فاطمه علیهاالسلام چنین نقل میکند:
فاطمه، دختر امام علیّ بن موسی الرّضا علیهالسلام از عمّههایش فاطمه، زینب و امّکلثوم، دختران امام موسی بن جعفر علیهالسلام نقل میکند که آنان فرمودند: فاطمه دختر امام صادق علیهالسلام از عمّهاش فاطمه، دختر امام محمدباقر علیهالسلام و او از عمّهاش فاطمه دختر امام زین العابدین علیهالسلام نقل میکند که فاطمه و سکینه دختران امام حسین علیهالسلام از عمّهشان امّکلثوم دختر امیرمؤمنان علیهالسلام نقل میکند که مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر مکرّم رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم خطاب به مردم فرمود:
«أنسیتم قول رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم یوم غدیرخم: من کنت مولاه فعلیّ مولاه و قوله صلیاللهعلیهوآلهوسلم : أنت منی بمنزلة هارون من موسی3؛ آیا کلام رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم را فراموش کردید که در روز غدیر خم فرمود: «هرکس را که من مولای او باشم، پس علی نیز مولای اوست.»؟ و کلام دیگر رسول رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم که فرمود: «یا علی! جایگاه تو نسبت به من همانند موقعیت هارون نسبت به موسی علیهالسلام میباشد.»؟!
نکته قابل توجه در این حدیث، اهتمام خاندان اهل بیت علیهمالسلام به حدیث غدیر و حفظ آن است، به گونهای که پاسداری از حریم ولایت با نقل مستمرّ حدیث غدیر در میان آنان و فرزندانشان، یک سیره دائمی شده بود و سعی و کوشش آن بزرگواران برای روشن ماندن چراغی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در غدیرخم مشتعلش ساخته بود، بسیار جدّی و قابل تأمّل است.
در حقیقت، این اهتمام و جدّیت، میراثی بود که از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام به آنان رسیده بود. و درسی بود که از مکتب آن بزرگوار تعلیم دیده بودند؛ زیرا ایشان یگانه مربّی دفاع از ولایت بود که با منطق بسیار مستحکم خود و با صلابت و استواری غیر قابل وصف خود، راه پر افتخار حمایت از ولایت را گشود، و اهلبیت علیهمالسلام و خاندان پربرکتشان نیز بهترین رهروان این راه شدند و با مجاهدتهای طاقت فرسای خود این امانت را به نسلهای بعد و در نهایت به ما و آیندگان سپردند.
نکته مهمّ دیگر حدیث، این است که امامان معصوم علیهمالسلام در تعلیم و تربیت فرزندان خود، فرقی بین دختران و پسران نمیگذاشتند و همه آنان را از سرچشمه معارف ناب اسلامی سیراب میساختند و بار مسؤولیت حفظ امانتهای الهی و یادگارهای رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم و فاطمه زهرا علیهاالسلام را بر عهده آنان میگذاشتند و آنان نیز با شایستگی، این امانتها را به نسلهای بعدی انتقال میدادند. این حدیث، نمونهای از احادیث «فاطمیّات» است و نمونههای فراوان دیگری نیز در ابواب مختلف وجود دارد.
به راستی خاندان اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام خاندان علم و دانش و حکمت بودند و زن و مردشان ستارگان درخشان آسمان علم و عمل هستند.