اشاره:
عید غدیر،بزرگ ترین عید پیروان اهل بیت(ع) و فرصت مناسبی برای یاد آوری پیمان مقدسی است که همه ما در برابر امامان معصوم(ع) و به ویژه امام عصر(ع) داریم؛ پیمان اطاعت و پیروی بی چون و چرا از آنان و آمادگی برای انجام رسالت بزرگی که در زمینه سازی ظهور بر عهده داریم. در این مقاله مروری داریم بر پیشینه عهد و پیمان بشر با اولیای الهی از ابتدای آفرینش تا عصر ظهور.
1.نخستین پیمان:
داستان آفرینش انسان و آغاز حیات او بر کره خاک با یک عهد و پیمان شکل می گیرد. عهد و پیمانی که بر پذیرش پروردگاری خداوند متعال و نفی و پرستش شیطان بسته شد و همه انسان ها بر وفای به آن هم داستان شدند.(1)
پیامبران الهی و جانشینان آن ها، این عهد و پیمان را در طول تاریخ، بارها به انسان ها یادآوری کردند تا آنان نسبت به عهدی که با خدای خود داشتند، دچار فراموشی نشوند.(2) از سوی دیگر،برای این که مردم در وفای به پیمانی که بر عهده داشتند، دچار مشکل نشوند و در تشخیص راهی که به اطاعت و بندگی خدا و مخالفت با شیطان می انجامد ، گرفتار سر در گمی نگردند، به آنان گوشزد شد اطاعت خدا را اطاعت رسول اوست و هر کس بیشتر در طریق اطاعت رسول گام بردارد، در اطاعت خدا از دیگران پیشی گرفته است.(3)
2.استمرار پیمان:
با پایان یافتن عصر رسالت، نه تنها از بار عهد و پیمانی که آدم خاکی با خدای خود داشت، کاسته نشد، بلکه بسیار شدیدتر از دوران حیات پیامبر اعظم (ص) از او خواسته شد به عهد و پیمان خود وفا کند؛ زیرا او در وفاداری به این پیمان بازخواست خواهد شد.(4)
این بار عهد آدمی با خدای خود در صورتی دیگر متجلی شد و اطاعت امیرمومنان و امامان پس از او هم سنگ اطاعت خدا و رسول او گردید.(5) و برای این که هیچ کس در شناسایی شخصی که پس از پیامبر اکرم(ص) باید با او عهد اطاعت بسته می شد، به اشتباه نیفتد، دراجتماعی عظیم از مسلمانان، نوشیدن عهد آدمی به آگاهی همگان رسید و اعلام شد هر کس پیمان ولایت نبی خاتم(ص) را پذیرفته است، از این پس باید به پیمان ولایت امیر مؤمنان علی(ع) گردن نهد.(6)ازهمین رو بود که این روز را روز «عهد معهود» نامیدند.(7) بقیه در ادامه مطلب
3.شکسته شدن پیمان:
انسان ها مأمور شدند پس از رحلت نبی خاتم(ص)، با وصی او تجدید عهد کنند و دست در دست او بگذارند تا به فرموده حضرت زهرا(س)، آن ها را به راحتی و ملایمت به راه هدایت و رستگاری رهنمون شود،(8) چنین نشد و بد عهدی و عهد شکنی از همان نخستین روزهای عروج رسول خدا(ص) آغاز شد. بدین ترتیب، پیمانی که جماعت مسلمانان در روز غدیر بر طاعت ولی خدا بسته بودند، به راحتی شکست و جز جمع اندکی، همه امت اسلامی از اطراف امام و حجت عصر پرآکنده شدند.(9)
از آن پس، اگر چه در دوره هایی از دوران 250 ساله امامت شیعه، شاهد روی آوردن مردم به ائمه معصومین(ع) و مرجعیت علمی آن ها هستیم، ولی هیچ گاه عهدی که مردم در برابر امامان خود داشتند، به تمامی، پاس داشته نشد و این سخن امامان معصوم(ع) که فرموده بودند: «مردم تنها به سه چیز تکلیف شده اند: شناخت امامان، تسلیم شدن به ایشان درآن چه بر آن ها وارد می شود و رجوع به آن ها در آن چه درآن اختلاف دارند»،(10) هیچ گاه محقق نشد و سرانجام بد عهدی ها و عهدشکنی های امت اسلام به مقتول و مسموم شدن یازده امام و غیبت آخرین امام انجامید. بدین ترتیب، جامعه اسلامی از برکات حضور امام معصوم(ع) در میان خود محروم گشت. این همان اتفاقی بود که پیش از این درکلام امام محمد باقر(ع) پیش بینی شده بود: «هنگامی که خداوند تبارک و تعالی، از آفریدگانش خشمگین شود، ما [اهل بیت] را از مجاورت با آن ها دور می سازد».(11)
ضرورت تجدید پیمان:
آری، غیبت امام از جامعه به دراز کشیدن آن، نتیجه بدعهدی و پیمان شکنی مردم نسبت به حجت های الهی و جانشینان به حق رسول خدا(ص) است. تا زمانی که مردم چنان که باید و شاید، به پیمانی که در برابر امامان معصوم(ع) برعهده دارند، وفا نکنند و با همه وجود، آماده پذیرش اوامر و نواهی آن ها نشوند، ظهور محقق نخواهد شد، چنان که امام عصر(ع) فرمود: «اگر شیطان ما، که خداوند توفیق طاعتشان دهد،در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می شدند، میمنت دیدار ما از ایشان به تأخیرنمی افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می گشت؛ دیداری بر مبنای شناخت راستین و صداقتی از آن ها نسبت به ما».(12)
با توجه به همین اهمیت وفا به عهد و پیمان و تأثیر آن در ظهور امام عصر(ع) بوده است که از ما خواسته اند هر بامداد، عهد و پیمان اطاعتی را که نسبت به امام خود بر دوش داریم، به یاد آوریم و آن را تجدید کنیم: «بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگانی ام، عهد، عقد و بیعتی را که نسبت به او (امام مهدی (ع) ) بر گردن دارم، تجدید می کنم که هرگز از آن بر نگردم و بر آن پایدار بمانم».(13)
پی نوشت ها:
1.ر.ک:سوره یس (36)، آیه 60و61 و سوره اعراف(7)، آیه172.
2.ر.ک:سوره نمل (16)، آیه 36 و سوره انبیا(21)،آیه 25.
3.ر.ک:سوره نساء (4)، آیه 80 و سوره حشر (59)، آیه7.
4.ر.ک:سوره اسراء (17)، آیه 3 و محمدباقر مجلسی،بحارالأنوار، ج24،ص187، ح1.
5.ر.ک:سوره مریم (19)، آیه 87 و بحارالأنوار، ج24، ص323، ح58.
6.فضل بن حسن طبرسی، الإحتجاج، ج 1، صص 146 و 160.
7.ر.ک: بحارالأنوار، ج37، ص 164، ح 40.
8.ر.ک: همان، ج43، ص158؛ و سید جعفر شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا(س)، ص 151.
9.ر.ک:بحارالأنوار، ج 28، ص 259، ح42.
10.حدیث از امام باقر(ع)، الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 1،ص 390، ح 1.
11.ر.ک: همان، ص343، ح31.
12.بحارالأنوار، ج53، ص177.
13.همان، ج 99، ص111.