وال استریت (به انگلیسی: Wall Street) خیابان بسیار معروفی است در محله منهتن کلانشهر نیویورک در ایالات متحده آمریکا. ساختمان بازار بورس نیویورک که بزرگترین بورس جهان از نظر میزان معمالات و حجم مالی است، در خیابان وال استریت قرار دارد.
همچنین مرکز بزرگترین مراکز اقتصادی ایالات متحده آمریکا و چند بورس مهم اقتصادی این کشور از جمله بازار بورس نیویورک (NYSE)، بازار بورس نزدَک (NASDAQ)، بازار بورس آمریکا (AMEX)، بازار بورس تجاری نیویورک (NYMEX) و میز بازرگانی نیویورک (NYBOT) در این منطقه قرار دارد.
در طول زمان، نام وال استریت به عنوان «مکان افراد دارای نفوذ اقتصادی در آمریکا» شهرت گرفتهاست.
خیابان وال استریت از شرق و از سرپائینی خیابان برادوی به خیابان جنوبی در تنگه رودخانه شرقی متصل میشود.
جرج واشنگتن، اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در عمارت فدرال در خیابان وال استریت، به عنوان اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، قسم یاد کرد.[1]
کلیسای تاریخی ترینیتی که در مسیحیت به معنای سه اقنوم در خدای واحد است، در تقاطع خیابان برادوی و وال استریت در دانتاون منهتن قرار دارد.
روزنامه مشهور اقتصادی وال استریت ژورنال، نام خود را از «خیابان وال استریت» وام گرفتهاست.
طمع خوب است ...
وقتى که به بازارهاى پر سودِ اقتصادى فکر مىکنید، فقط چند نقطه روى زمین است که دوست دارید آنجا را از نزدیک ببینید. در واقع، اگر شما اقتصاددان و یا فعالِ دنیاىِ اقتصادى باشید، براى تفریحات به دیزنى لند یا فلوریدا نمىروید، بلکه راهىِ یکى از سرزمینهاىِ طلایى مىشوید.
یکى از مناطقى که تا به حال کمترین افرادِ شناخته شده روى کره زمین آنجا را دیدهاند، دژِ طلایىِ ایالاتِ متحده آمریکا، خزانه طلاىِ فورت ناکس در کنتاکى است. تا صد مترى آنجا، حتى درختى هم روییده نشده و هیچ پرندهاى نمىتواند از فرازش عبور کند. بهشتِ دوستدارانِ طلا که خزینهاى به ارزشِ بیش از 4500 تن شمشِ طلا را در خود جا داده است. رویاىِ بسیارى در دنیا، رسیدن به این گنجینه ارزشمند است که با گنجِ باستانىِ قارون مقایسه مىشود. صاحبِ این خزانه، هر کشورى که اراده کند را مىتواند به دست بیاورد.
اما هر چقدر که رسیدن به دژِ طلاىِ فورت ناکس مشکل است، رفتن به یک سرزمینِ طلایىِ دیگر، بسیار ساده است. کافى است به نیویورک و محله معروفِ منهتن بروید تا به وال استریت وارد شوید. جایى که فقط درباره پول سخن گفته مىشود و در هر دقیقهاش، میلیونها دلار، کسب مىشود و از دست مىرود. وال استریت، مرکزِ تجارىِ ایالاتِ متحده آمریکاست. محله منهتن، جدا از آنکه رستورانهاى بسیار شیک و خوبى دارد، جدا از آنکه در خودش سنترال پارک و خیابان برادوى را جا داده است، اما به خیابال وال استریت هم مىرسد، یعنى همان جایى که فقط درباره پول و دلار سخن مىگویند.
در اهمیتِ این خیابان کافى است که بدانید بازار بورس نیویورک، بازار بورس نزدک، بازار بورس تجارى نیویورک، مرکز بازرگانى نیویورک و... در این خیابان قرار گرفتهاند. بد نیست بدانید که جورج واشنگتن، در این خیابان به نامِ اولین رئیس جمهورِ آمریکا، سوگند وفادارى به پرچم و خاک را خورد.
اما با این حال، وال استریت یک چهره محبوب میانِ ساکنانِ آمریکا نیست. زیرا بسیارى از کمبودهاى اقتصادى شهروندانِ آمریکایى و حتى در سایرِ نقاطِ دنیا، به خاطرِ اختلاس ها و فسادهاى مالىِ وال استریتىهاست. امروزه اگر به اشغالِ وال استریت توسطِ جوانان و زنان و مردانِ معترضِ آمریکایى دقت کنیم، متوجه مىشویم که همه آنان از شعارهاى پر سر و صداىِ وال استریتىها (که به این نام شناخته مىشوند) ابراز انزجار مىکنند. شعارى که فقط به یک چیز فکر مىکند و مىگوید: طمع، خوب است...
جنبش وال استریت
اعتراض والاستریت نتیجه مستقیم رکود اقتصادی آمریکاست که از سال 2006 آغاز شد. افزایش بیکاری در جامعه، کاهش دستمزدها و مشکلات فراوان اقتصادی جامعه آمریکا را به نقطهای از شکست رسانید که تحمل آن برای مردم این کشور چندان ساده نیست. ادامه مشکلات اقتصادی آمریکا از یکسو و ناتوانی دولتمردان در عمل به وعدهها از سوی دیگر به موازات ادامه سیاستهای جنگطلبانه آمریکا، این جامعه را به نقطهای رساند که دیگر به نظر قابل برگشت نمیرسد، هرچند که در ابتدا تعداد تظاهرکنندگان کم باشد و به شدت نیز سرکوب شود.
سرکوب قیام کوچک و مسالمت آمیز مردم نیویورک در برابر والاستریت که با دستگیری حدود 100 نفر، کتک زدن معترضین و پاشیدن گاز فلفل روی صورت چند زن معترض تشدید شد، این قیام کوچک را به مرور به مرکز توجه رسانهها و افکار عمومی در سراسر جهان بدل کرد.
پس از آنکه ویدئوهای استفاده از گاز فلفل علیه 4 زن معترض در برابر ساختمان والاستریت سر و صدای فراوانی را در بین آمریکاییها ایجاد کرد، پلیس نیویورک مجبور به واکنش شد و رسوایی بزرگی برای آن به بار آمد.
با کارشناسان
دکتر «نرسی قربان»، کارشناس اقتصاد بینالملل، معتقد است: «تا به امروز سابقه نداشته است که در وال استریت بدون مجوز چنین اعتراضی شکل بگیرد. درست است که مشکلات اقتصادی در آمریکا و دیگر کشورها وجود دارد، اما این تجمع و اعتراض بیشتر به این موضوع مربوط است که تعدادی از بانکهای آمریکایی و تعدادی از افراد از این بحران پول میسازند.»
دکتر «فرهاد خرمی»، استاد دانشگاه نیز بر این باور است که: ریشه این اعتراضها به بحران اخیر اقتصادی آمریکا که از سال 2008 خود را نشان داد، برمیگردد. بیکاری در آمریکا بهوجود آمد و تا به امروز 9.1 درصد باقی مانده است، متاسفانه دیدگاه خوبی از سوی سیاستمداران آمریکایی برای حل این مشکل بیان نشده و اوباما نیز اعلام کرده است که شاید این روند طولانی باشد.»
این استاد دانشگاه درباره ادامهدار بودن این اعتراضها نظری کاملا متفاوت با دکتر نرسی قربان دارد و بر این باور است که جنبش وال استریت گذراست و ممکن است دو هفتهای این تظاهراتها طول بکشد. به این دلیل چنین اعتراضهایی گذراست که چاره دیگری در دولت وجود ندارد. به عنوان مثال در یونان گفته میشود که دولت عوض شود، در حالیکه با تغییر دولت بحران اقتصادی همچنان ادامه خواهد داشت.
نوام چامسکی، سیاستمدار، محقق، زبانشناس، نویسنده و استاد دانشگاه ام آی تی آمریکا می گوید: اعتراضات علیه وال استریت در اصل اعتراضاتی است علیه موسسات مالی؛ بانک ها بزرگتر شده اند،سود موسسات اقتصادی بیشتر شده است و از سوی دیگر نرخ بیکاری در حد رکود اقتصادی رسیده است؛ اعتراض این افراد به سیاست های مالی مثل مالیات و قواعد اداره شرکت هاست که با ایجاد و تداوم یک دور باطل در امور باعث بدتر شدن اوضاع شده است.
فقر جدی مردم و از سوی دیگر رفاه و ثروت به صورت پدیده ای برای برخی از مردم باعث شده است تا این چرخه باطل بیشتر و بیشتر ادامه یابد و در چرخه ای باطل ازموضوعات اجتماعی زمان اعتراضات فرا رسیده است. وی در تشریح انتقادات از اینکه پیش بینی شده است هزینه انتخاباتی برای انتخابات سال دو هزار و دوازه آمریکا برای هر نامزد از یک میلیارد دلار فرار تر خواهد رفت، گفت : این پول از کجا می اید، بسیاری از این پول از سوی موسسات مالی تامین می شود.
در سال دو هزار و هشت میلادی پولی که باعث پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری شد بیشتر از سوی موسسات مالی تامین شد.انتظار می رود که این پول باز گردد و بازخواهد گشت.