آیا شیعه در قضیه ذبح اسماعیل(علیه السلام) معتقد به بداء و جهل در حق خداوند است؟
جواب اجمالى:
این که گفته مى شود شیعه در قضیه ذبح اسماعیل قائل به جهل خداوند است افترائى بیش نیست، چرا که اولاً این قول از عده اى از شیعیان منقول است. و ثانیاً بداء هیچ ارتباطى با جهل خداوند ندارد و معناى آن این است که ظاهر امر چنین نشان داده شده بود که حضرت ابراهیم مأمور به ذبح اسماعیل است و حضرت ابراهیم چنین اعتقادى پیدا کرده بود، ولى در واقع و نزد خداوند چنین امرى صورت نگرفته بود، به این معنا که امر دوام نداشته است و از ابتدا معدود به زمان خاصى بوده است.
جواب تشریحى:
در ابتدا ذکر این نکته ضرورى است که برخى بداء را که از اعتقادات شیعه است به جهل خداوند تفسیر کرده اند و روشن است که این تفسیرى نادرست و ناشى از بى اطلاعى نسبت به عقاید شیعیان است، چون هیچ یک از بزرگان شیعه، جهل در مورد خداوند را نمى پذیرند بلکه معتقدند، به طور مطلق عالِم به موجودات است (چه قبل از ایجاد و چه بعد از ایجاد و هم کلیات و هم به جزئیات...)[1]
اعتقاد شیعه در مورد بداء در مقابل قول یهود است که مى گویند خداوند، عالَم را خلق نموده و امور آن را رها کرده، پس نمى تواند در آن تغییر وتصرفى انجام دهد.[2] چنان که در قرآن آمده: (وقالت الیهود ید اللّه مغلولة)[3]
«یهود مى گفتند دست خدا بسته است». بداء به اعتقاد شیعه به این معناست که خداوند هر چه بخواهد ایجاد مى کند و هر چه بخواهد از بین مى برد و هر چه را بخواهد جلو و یا به تأخیر مى اندازد.[4] و خداوند قادر است به خاطر اعمال خوب و بدى که انسان انجام مى دهد، مسیر و سرنوشت او را تغییر دهد.[5]
اما در مورد ذبح اسماعیل، که در ابتدا حضرت ابراهیم به ذبح کردن او مأمور شد، ولى بعداً این امر برداشته شد. مفسرین شیعه اقوالى را به عنوان احتمال ذکر کرده اند که به بیان آن مى پردازیم:
1- بعضى از مفسرین مى گویند امر خداوند به ذبح اسماعیل یک نوع آزمایش الهى بوده است و خداوند مى خواسته حضرت ابراهیم را مورد آزمایش و ابتلاء قرار دهد و روشن است که در اوامر امتحانى اراده جدى، به اصل عمل تعلق نمى گیرد، بلکه هدف این است که روشن شود شخص مورد آزمایش تا چه اندازه آمادگى اطاعت از فرمان الهى را دارد،[6] چنان که خداوند مى فرماید: (و إذ ابتلى ابراهیم ربه بکلمات فاتمّهن)[7] «به خاطر آورید هنگامى که خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود و او به خوبى از عهده این آزمایش ها برآمد» و روشن است که یکى از آزمایش ها، ذبح اسماعیل بوده است و در خود قرآن به آن تصریح شده است: (انّ هذا لهو البلاء المبین)[8] «این (ذبح اسماعیل) مسلماً همان امتحان آشکار است» .
2- عده دیگر قایل به بداء هستند به این معنى که خداوند در واقع به ذبح اسماعیل امر نمود ولى قبل از این که حضرت ابراهیم فرزندش را ذبح کند، این امر فسخ شد و امر از او برداشته شد.[9]
3- قول دیگر این است که امر به مقدمات ذبح تعلق داشته نه به خود ذبح، به این معنا که حضرت ابراهیم در واقع امر شده بود که فرزند خود را بخواباند و بالاى سر او بنشیند و چاقو به دست گیرد و آن را نزدیک سر او ببرد.[10] و آن حضرت هم این مقدمات را انجام داد ودلیل این که ذبح انجام نشد این بود که ذبح مأمورٌ به نبوده است.
4- قول دیگر که قائلین کمى دارد این است که امر خداوند به خود ذبح تعلق داشته و آن حضرت هم اقدام به ذبح کرده ولى به خواست خداوند پوست و رگهاى بریده شده به حالت اول بر مى گشتند و ترمیم مى شدند.[11]
از مطالب بیان شده نتیجه مى گیریم که اولا: در قضیه ذبح اسماعیل(علیه السلام) فقط بعضى از علماء و مفسرین قائل به بداء شده اند و بقیه، اقوال دیگرى را پذیرفته اند. و ثانیاً: عقیده شیعه در مورد بداء به هیچ وجه مستلزم جهل در مورد خداوند نیست بلکه به نحوى توسعه و قدرت خداوند است زیرا اولا معناى لغوى بداء عبارت است از: «ظهور چیزى که ظاهر نبوده».[12] و ثانیاً آن چه که شیعه معتقد است معناى بداء است که قبلا بیان شد. هر چند اگر معناى لغوى بداء هم مراد باشد، لازمه آن نسبت دادن جهل به خداوند نیست چون خفایى که در معناى لغوى أخذ شده، خفاء نسبت به بندگان است نه نسبت به خداوند.
پی نوشت :
[1] - ر،ک: کشف المراد، علامه حلى، الهیات، جعفر سبحانى، بحث علم خداوند.
[2] - شیخ صدوق: التوحید، جامعه مدرسین، ص 335 .
[3] - مائده: 64 .
[4] - التوحید، همان .
[5] - جعفر سبحانى، الهیات (المرکز العالمى للدراسات الاسلامى) ج 2، ص 325 .
[6] - ناصر مکارم شیرازى: تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ج 19، ص 121 (و از مفسرین اهل سنت، فخر رازى، تفسیر کبیر، دار احیاء التراث العربى، ج 26، ص 156) .
[7] - بقره: 124 .
[8] - صافات: 106 .
[9] - علامه مجلسى: بحارالانوار (دار احیاء التراث العربى) ج 12، ص 139 .
[10] - بحارالانوار: همان (مجلسى این قول را به بعضى از متکلمین امامیه و معتزله نسبت داده است) .
[11] - تبیان، همان .
[12] - مصباح المنیر: ذیل کلمه بدو .
نتیجه اینکه؛ با توجه به آیات شریف قرآن، که عصمت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و تمامی انبیاء (علیهم السلام) را به طورمطلق بیان میفرماید، چرا و به چه دلیل ما که مسلمان و مدعی پیروی از نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله)هستیم، بدون هیچ دلیل نقلی و عقلی، عصمت انبیاء (علیهم السلام) را مخدوش مینمایید؟!