اوضاع سیاسى، اجتماعى و فرهنگى در دوره امام باقر (ع)
پس از استقرار امویان، سیاست هاى ضد علوى و ضد اسلامى آنان شدت بیشترى پیدا کرد. شیوه حاکمان اموى در این دوران، برپایه گسترش کشور گشایى فتوح و توسعه طلبى بود، چنانکه دوران ولید بن عبدالملک (96-86) به فتح، ثروت و ناز و نعمت شهرت یافت و دوران سلیمان (99-96) فتوح شرقى متوقف شد و خراسان معرکه نزاع اعراب و خراسانیان و گهواره دعوت عباسیان شد و اواخر این دوران توازن قدرت و نیروها به نفع روم در جبهه هاى غربى تغییر کرد و در دوران عمربن عبدالعزیز (101-99) شعله هاى فتوحات به سردى گرایید.
وى با اقدامى شجاعانه و بى سابقه ممنوعیت نقل و کتابت حدیث را که حدود یک قرن از عمر آن مى گذشت، لغو کرد و در سندى رسمى و دولتى فدک را به صاحبان اصلى آن بازگرداند. اما دیرى نپایید که با روى کار آمدن خلفاى پس از او، دوباره سیاست هاى امویان به استبداد و استکبار بیشترى ادامه پیدا کرد به ویژه در زمان هشام بن عبدالملک (125-105).
بررسى اوضاع فرهنگى این دوران در خور اهمیت است. یکى از مسائل مهم فرهنگى، موضوع منع کتاب حدیث است. این موضوع از زمان خلفاى نخستین با انگیزه سیاسى و در پوشش انگیزه دینى و دلسوزى در باره قرآن و حفظ آن از آمیختگى با حدیث آغاز و در اجراى آن با شدت عمل رفتار شد و این اقدام پیامدهایى به دنبال داشت، رفته رفته احادیث پیامبر(ص) به دست فراموشى سپرده شد. شهادت و مرگ و میر صحابیانى که ده ها و صدها حدیث در سینه داشتند و اتکا به حافظه که از خطا مصون نبود و ... بسته شدن راه دسترسى به احادیث نبوى، میدان را براى افراد و دستگاه هاى حدیث سازى باز کرد و آنان با انگیزه هاى عمدتاً سیاسى، مذهبى، شخصى و مادى و با دستور خلفا و به سفارش حاکمان احادیث بسیارى ساخته و پراکندند.
در میان مسلمانان، شیعه از همان آغاز به نقل و کتابت حدیث و اخبار نبوى اهتمام ورزید. در دوره امام باقر(ع)، با توجه به تعداد شاگردان و فراوانى موضوع ها و علوم تدریس شده و عنایت و توجه امام به احادیث پیامبر(ص)، بویژه در این دوره که رفع ممنوعیت کتابت حدیث شده بود، شاهد تعداد فراوانى از کتاب ها و رساله ها از شاگردان حضرت هستیم که تعدادى از آن مجموعه بزرگ، بخشى از «اصول اربعماه» است. در کتاب هاى رجالى شیعه نام هاى راویان امام باقر(ع) ثبت شده و از جمله شیخ طوسى (ص142-102) آنها را براساس حروف تهجى ذکر کرده است که بالغ بر 466 تن مى شود. البته با تتبع در استادان روایات، ممکن است بر شمارى بیش از این دست یافت، (تاریخ تشیع، 222/1-229)
یکى از مسائل مهم فرهنگى نامگذارى این دوران به عصر فقاهت است. زمان امام باقر(ع) یعنى دهه هاى آخر قرن اول و دهه هاى اول و دوم قرن دوم هجرى، زمان ظهور فقهاى بزرگ، بویژه در مدینه بود. در این دوران، مسلمانان که از فتوحات خارجى و جنگ هاى داخلى تا حدودى فراغت یافته بودند و فقط خوارج و برخى شورشیان، خراسان و مناطقى دیگر را در نا آرامى نگاه داشته بودند از اطراف و اکناف سرزمین هاى اسلامى براى فرا گرفتن احکام الهى و فقه اسلامى به مدینه، که شهر حضرت رسول(ص) و اصحاب و تابعان ایشان بود، روى مى نهادند. فقها ومحدثان بزرگى از جمله سعیدبن مسیب (متوفى 94)، عروة بن زبیر (متوفى 94)، خارجة بن زید بن ثابت (متوفى 99)، ربیعة الرأى (متوفى 136)، سفیان بن عیینه و محمدبن شهاب زهرى (متوفى 124) در این شهر جمع بودند بویژه که منع کتابت حدیث در زمان عمر بن عبدالعزیز لغو شده بود (عسکرى، ج،2 ص44)، ماجراى سیاسى و مذهبى اى که سلسله جنبان آن حاکمان جور بودند معرفى افرادى از بزرگان و محدثان به عنوان فقیه در کنار امامان شیعه بود. آنان با این کار سعى در حصار شکنى و ساختن رقبایى در جامعه علمى و فرهنگى بودند تا امامان را از محوریت و مرجعیت عامه مردم بیندازند. لذا سعى در ترویج و تبلیغ نظریات فقهاى دست ساز خویش کردند. آنها از حضور در مکتب اهل بیت(ع) جلوگیرى مى کردند و براى شرکت در محافل درسى رقبایشان از زر و زور استفاده مى کردند. مراقبت هاى پنهانى مأموران حکومت اموى از آل على و امام باقر(ع) به عنوان فرد شاخص این خاندان، تهدید جدى براى تلاشهاى آن حضرت به شمار مى رفت.
در این دوران شکوفایى فقه و حدیث بود که دانش و معرفت امام باقر (ع) و نیز فرزند او امام صادق (ع) بر همگان آشکار شد و اصول و مبانى کلام و فقه و سایر معارف دینى شیعه، که این دو امام بیش از همه مبین آن بودند، تدوین و توسط راویان و شاگردان ایشان به عالم پراکنده شد. بسیارى از مجتهدان ومؤسسان مذاهب فقهى دیگر از این دو امام فیض برده اند. به نقل از عبدالله بن عطا؛ دانشمندان را در هیچ مجلسى کوچکتر از آن ندیده ام که در محضر ابوجعفر دیده ام. (ابونعیم،،186/3 ابن عساکر،،142 مفید، 106/2).
راهکارها و اهداف علمى:
پیدایش مذاهب کلامى چون مرجئه و معتزله و خوارج و آشنایى مسلمانان با آراى ادیان دیگر، و حضور پراکنده پیروان سایر ادیان در میان مسلمانان و ظهور اختلاف هاى فقهى بر اثر دسترسى نداشتن فقهاى متأخر به سنت نبوى و انحراف هاى عملى و فکرى سران سرزمین اسلامى از تعالیم پیامبر (ص) و توجیه حکومت امویان ، از طریق ارائه ناقص و تحریف شده تعالیم اسلام ، از مهمترین وقایع دوران امام باقر (ع) بود. در این شرایط، امام به عنوان عالمى که دانش خود را از طریق پدرانش از پیامبر (ص) دریافته ، حلقه هاى درسى بزرگى را در مدینه تشکیل داد. او در این کار چهار هدف عمده را پى گرفت :
1) عرضه دیدگاه هاى اسلامى در همه زمینه ها، بویژه درباره پرسش هایى که دانشمندان سایر ادیان مطرح مى کردند. این مطالب هم سبب استوارى ایمان پیروان دین مى شد و هم غیر مسلمانان را به برترى اسلام معترف مى کرد.
2) روشنگرى نسبت به اشتباهات و انحراف هاى فقهى، کلامى، تفسیرى، تاریخى و اخلاقى که یا وابستگان حکومت اموى آن را پدید آورده بودند و یا از عدم اتصال به سنت نبوى ناشى مى شد.
3) گشایش ابوابى از معرفت دینى که حاکمان آن روز جامعه اسلامى از طرح آنها جلوگیرى کرده بودند و آگاهى مردم از آنها سلطه نظام حاکم سیاسى را متزلزل مى کرد. کلینى (ج،2 ص416-415)
4) گزینش و پرورش گروهى از دانشمندان اسلامى بر مبناى دیدگاه هاى امام باقر(ع) و گسیل کردن آنان به شهرهاى بزرگ اسلامى براى ارائه درست نظریات آن حضرت و در نتیجه خنثى کردن تبلیغات درازمدت امویان در معرفى اهل بیت پیامبر(ص) و نیز نفى گرایش هاى غلو آمیز برخى از پیروان اهل بیت، برخورد صریح و قاطع با غالیان و اظهار بیزارى از سران آنان جزو اقدام هاى مهم ایشان به شمار مى رود. (کشى، 228-223)
مواضع و اقدام هاى سیاسى:
امام باقر(ع) که بارزترین شخصیت اهل بیت و از نظر شیعیان امام پنجم بود، طبعاً از نظر سیاسى بسیارى از مردم و مخالفان حکومت اموى به او روى آوردند و به همین جهت از سوى حکومت بشدت مراقبت مى شد. البته به سبب وضع خاصى که بعد از شهادت امام حسین (ع) پدید آمد، امام باقر (ع) بیشتر روش تقیه را پیش مى گرفت و بیشتر به تبیین مبانى نظرى خود در قالب درس مى پرداخت.
تثبیت نظریه مرجعیت دینى و سیاسى اهل بیت (ع) و بازگرداندن به جایگاهى که خداوند و رسولش براى ایشان تعیین و تعریف کرده بودند، معطوف کردن توجهات عامه مردم و خواص از دانشمندان به خاندان عصمت و سرچشمه جوشان علم و حکمت از مهمترین اقدام هاى امام باقر (ع) بود. در منابع تاریخى، نمى توان اقدام هاى سیاسى چندانى از ایشان سراغ گرفت، با این حال چند خبر موجود نشان مى دهد که امام باقر (ع) در مسائل سیاسى براساس ملاک ها و مبانى خود موضعگیرى داشته و در برخورد با مسائل اجتماعى و سیاسى، به ارشاد پیروان و گاهى سران حکومت مى پرداخته است. (کلینى،،120/8 ذهبى،،405/4 مفید، 164/2- 163)
فعالیت فرهنگى امام(ع)، نهضت علمى مقدسى بود که با طلایه دارى امامى معصوم، آگاه و باقرالعلوم در صحنه فرهنگى، سنگرهاى جهل و نادانى را یکى پس از دیگرى فتح کرد و زنگار از رخ آیینه اسلام زدود، برخى از رهاوردهاى این نهضت علمى عبارت است از :
- استوار کردن پایه هاى عقیدتى و باورهاى دینى مردم و امت اسلامى؛
- بسط و گسترش فرهنگ دینى و فقهى و تبیین احکام شرعى؛
- تربیت شاگردانى کارآمد و نقش آفرین در صحنه هاى فقهى، کلامى، اخلاقى، اجتماعى و سیاسى؛
- حفظ تشکیلات شیعى از خطر نابودى کامل به دست امویان؛
- نقد و بطلان اندیشه هاى انحرافى و شبهه هاى وارد شده در قلمرو عقاید مسلمانان؛
- مبارزه با روش هاى غلط در فهم دین، تفسیر به رأى، قیاس و اجتهادهاى بى اساس؛
- الگوهایى به مسلمانان در زمینه عبادت، زهد، علم، اخلاق و...
- نفى روحیه عافیت طلبى و توجیه گرى
- استفاده از پند و موعظه در مسیر اصلاح
- رویارویى با بدعت و بدعتگزاران و ...
منبع: روزنامه ایران