الحمدلله المحمود بنعمته المعبود بقدرته، المطاع لسلطانه، المرعوب من عذابه المرغوب الیه فیما عنده النافذ امره فى سمائه و ارضه، الذى خلق الخلق بقدرته و میزهم بحکمته و احکمهم بعزته، و اعزهم بدینه و اکرمهم بنبیه محمد ثم ان الله عز و جل قد جعل المصاهره نسبا لاحقا و امرا مفترضا نسخ بها الاثام و اوشح بها الارحام و الزمها الانام فقال عز و جل و هو الذى خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا و کان ربک قدیرا فامر الله یجرى قضائه و قضائه یجرى الى قدره و قدره یجرى الى اجله فلکل قضاء قدر، و لکل اجل کتاب یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده امالکتاب.
ثم ان الله تعالى امرنى ان ازوج فاطمه من على و قد زوجته على اربعماه مثقال فضه، ارضیت یا على؟ فقال على: رضیت عن الله و عن رسوله، فقال (ص) جمع الله شملکما و اسعد جدکما و بارک علیکما و اخرج منکما کثیراً طیباً. (1)
سپاس خداوندى را سزاوار است که بندگان را به نعمت عبودیت مقرب داشت و به قدرت اطاعت مکرم فرمود و به سلطنت و صولت مطیع و منقاد ساخت و به عذاب و نعمت بیمناک فرمود خدایى که امرش در آسمانها و زمین نافذ است، خداوندى که موجودات را به قدرت خود آفرید، و به حکمت خود از هم متمایز و مشخص فرمود و به عزت ایمان رشته شخصیت آنها را مستحکم و به دین و فضیلت گرامى داشت و به نبوت محمد (ص) بر آنها منت نهاد.
آن خدایى که مصاهرت و دامادى را سبب خویشاوندى قرار داد و بدین وسیله افراد و اقوام را به هم ملحق فرموده و الفت داد و امر فرمود این فریضه را همه اطاعت کنند و از سنتهاى خداوندى خویش قرار داد و با این دستور، آثار بتپرستى را محو و معدوم کرد و ارحام مادران را به ازدواج و دامادى زینت داد و مردم را به این دستور و اجراى آن ملزم کرد.
آنگاه فرمود: خداوند عزوجل آن خالقى است که بشر را از آب خلق فرمود و میانشان سبب و نسب قرار داد و پروردگارت توانا است.
پس فرمان خداست که قضایش را اجرا مىکند، و قضاى او است که بر قدرش جارى مىگردد و قدرش به سوى اجلى روانه مىشود و براى هر اجلى کتابى است با این همه اختیار کل به طور مطلق در دست او است آنچه را بخواهد محو یا اثبات مىکند و نزد او است امالکتاب (لوح محفوظ) سپس فرمود: پروردگار عالم مرا امر کرد که تزویج کنم فاطمه را به على، و هماکنون به قصد انشاء و به امر حق، فاطمه را به عقد ازدواج على درآوردم به مهر چهارصد مثقال نقره.
آنگاه رو کرد به على علیهالسلام و فرمود: یا على آیا راضى هستى؟ على علیهالسلام از جاى خود برخاست گفت: از خدا راضى و از رسول او خشنودم. پس از آن رسول خدا (ص) در حق آنها دعا کرد و گفت: خداوند مشکلات شما را برطرف نماید. و شما را خوشبخت کرده و سعادتمند گرداند، و بر شما مبارک باد این ازدواج با میمنت، و فرزندان پاک و پاکیزه از شما به عمل آید. آنگاه از منبر بزیر آمد و فرمود: انما انا بشر مثلکم اتزوج فیکم و ازوجکم الا فاطمه فان تزویجها من السماء خطبه. (2)
من یک نفر همانند شما هستم به شما زن مىدهم و از شما زن مىگیرم جز فاطمه که تزویج او در آسمان انجام گرفته است.
________________________________________________________
1 ـ ناسخالتواریخ زندگانى حضرت فاطمه (س)، ج 1/ 50 فاطمه الزهرا تالیف عمادزاده/ 276.
2 ـ ناسخالتواریخ ج 1/ 50 فاطمه الزهرا/ 277