ابن شهرآشوب از ابنبابویه چنین روایت کرده است:
رسول خدا (ص) دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و انصار را فرمود تا همراه فاطمه به خانه علی (ع) روند. و در راه شادمانی نمایند و اشعاری که نمایانگر این شادمانی است بخوانند لیکن سخنانی نباشد که خدا را خوش نیاید. آنان عروس را بر استری که شهباء نام داشت (یا بر شتری) نشاندند و به روایتی نام آن استری که عروس را بر آن سوار کردند دُلدُل بود.
سمان فارسی زمامدار استر بود حمزه و عقیل و جعفر و دیگر بنیهاشم در پس آن میرفتند زنان پیغمبر (ص) پیشاپیش عروس بودند و چنین میخواندند.
امسلمه میخواند:
سرن بعون الله یا جاراتی -واشکرنه فی کل حالات***واذکرن ما انعم رب العلی -من کشف مکروه و آفات
فقد هدانا بعد کفر وقد -انعشنا رب السماوات ***و سرن مع خیر نساء الوری -تفدی بعمات و خالات
یا بنت من فضله ذوالعلی -بالوحی منه والرسالات.(1)
ترجمه: بروید ای هووهای من بیاری خدا و سپاس گویید خداوند تعالی را در تمام حالات و بیاد آرید که خداوند بزرگ بر ما منت نهاد بلاها و آفات را برطرف کرد. نامسلمان بودیم ما را هدایت فرمود و ضعیف بودیم ما را توانایی و نیرو بخشید و بروید همراه بهترین زنان که فدای او باد همه خویشان، عمهها و خالهها ای دختر آن پیغمبری که خداوند متعالی برتری داد او را بر دیگران به پیغمبری و وحی از آسمان. حفصه دختر عمر چنین میخواند:
فاطمه خیرالنساء البشر -و من لا وجه کوجه القمر***فضلک الله علی کل الوری -بفضل من خص بای الزمر
زوجک الله فتی فاضلاً -اعنی علیاً خیر من فی الحضر***فسرن جاراتی بها انها -کریمه بنت عظیم الخطر (2)
ترجمه: بهترین زنان از جنس بشر است و کیست مثل فاطمه که چهرهاش مانند ماه باشد خدایت برتری داد بر جهانیان به فضیلت پدری که مخصوص او گردانید آیات قرآن را تو را به ازدواج جوانمردی فاضل درآورد یعنی علی علیهالسلام که بهتر است از همگان پس ببرید ای هووهای من او را که بزرگوار است و دختر بهترین پیامبران و بزرگ بزرگان مورخان از دیگر زنان و همسران پیامبر (ص) مطالبی را نقل کردهاند که برای پرهیز از طولانی شدن، از آوردن همه آنها خودداری نموده و فقط سرودی را که معاذه مادر سعد بن معاذ میخوانده نقل میکنیم:
آوردهاند که معاذه نیز چنین میخواند:
اقول قولاً فیه ما فیه -واذکر الخیر و ابدیه***محمد خیر بنیآدم -ما فیه من کبر ولاتیه
بفضله عرفنا رشدنا -فالله بالخیر مجازیه***و نحن مع بنت نبی الهدی -ذی شرف قد مکنت فیه
فی ذروه شامخه اصلها -فما اری شیئاً یدانیه.(3)
سخنی جز آنکه باید نمیگویم،و بجز راه نکو نمیپویم، نیکو میگویم، و نیکویی را فاش مینمایم.
محمد صلی الله علیه و آله بهترین فرزندان آدم است و از لاف و خودپسندی در امان است به برکت وجود آن حضرت ما راه رشد و درستکاری خود را دریافتیم خدا به نیکی پاداش میدهد و ما به همران دختر پیغمبر صاحب شرف، شرافت و بزرگی در وجودش ریشه دارد صاحب بزرگی و جلال است کسی که همتای او را در جهان نمیبینم.
نویسنده کتاب زندگانی فاطمه زهرا (4) که خود از استادان زبده است در پایان این مطالب نوشته: چنانکه نوشته شده این روایت را بدین صورت از مناقب ابن شهرآشوب آوردم و او سند خود را کتاب مولد فاطمه و روایت ابنبابویه که از بزرگان علمای امامیه است معرفی میکند اما پذیرفتن داستان بدین صورت دشوار است نخست چیزی که ما را دچار تردید میسازد این است که میگوید: زنان پیغمبر پیشاپیش استر فاطمه راه میرفتند. این مؤلف خود عروسی زهرا (ع) را در ذوالحجه بسال دوم هجری نوشته است در حالی که امسلمه سال چهارم هجری و حفصه پس از جنگ بدر به همسری پیغمبر (ص) درآمدهاند و در سال عروسی زهرا (س) تنها سوده و عایشه در خانه پیغمبر (ص) بسر میبردند... و در پایان حضور جعفر طیار برادر حضرت علی علیهالسلام را مطرح کرده و میگوید: جعفر در این تاریخ در حبشه بوده است. و از کتاب سیره ابنهشام نقل میکند که جعفر در سال هفتم هجری پس از فتح خیبر به همراه همسرش اسماء بنت عمیس از حبشه به مدینه بازگشت و مینویسد که پیغمبر (ص) هنگام بازگشت جعفر از حبشه فرمود: به کدام یک از این دو شادمان باشم (فتح خیبر یا بازگشت جعفر) (5)
و در بحار نیز چنین میخوانیم:
اسماء بنت عمیس (که پس از این داستانش ذکر خواهد شد که در شب زفاف حضرت زهرا علیهاالسلام متکفل رفع نیازمندیهای عروس بوده) در زمان عروسی حضرت زهرا علیهاسلام به همراه شوهرش در حبشه بسر میبرد و در سال هفتم هجری از حبشه به مدینه برگشتهاند. این بانو ابتدا همسر جعفر طیار بود و پس از شهادت همسرش به همسری ابوبکر درآمد و فرزندی بنام محمد بن ابیبکر از او به دنیا آمد (این پسر، همان است که از یاران حضرت علی علیهالسلام شد و آن حضرت میفرمود نگویید محمد بن ابیبکر، بلکه بگوئید محمد بن علی به خاطر فضایلی که در این جوان وجود داشت) بعد از فوت ابوبکر، اسماء بنت عمیس به همسری علی علیهالسلام درآمد. (6)
و نیز در همان سند آمده که آن بانویی که بنام اسماء در عروسی حضرت زهرا علیهاالسلام بوده اسماء دختر یزید بن سکن انصاری است، که به غلط اسماء بنت عمیس نقل شده است و دیگر این که کنیه این خانم امسلمه است که به او خطیبهالنساء میگفتند یعنی در مدینه این خانم را معمولاً به خواستگاری دخترها میفرستادند. پس نه اسماء، اسماء بنت عمیس است و نه امسلمه، امسلمه همسر رسول خدا (ص).
و بعضی نیز نقل کردهاند: اسماء بنت عمیس در عروسی نبوده بلکه (سلمی بنت عمیس همسر حمزه بوده است (7)
1 ـ زندگانی فاطمه الزهرا/ 63
2 ـ زندگانی فاطمه الزهرا/ 64
3 ـ زندگانی فاطمه الزهرا تألیف دکتر شهیدی/ 65
4 ـ دکتر شهیدی
5 ـ زندگانی فاطمه زهرا/ 69 نقل از کتاب ابنهشام، ج 3/ 414.
6 ـ بحار، ج 43/ 134
7 ـ بیتالاحزان مترجم/ 61 نقل از اعیانالشیعه ج 1/ 313.