دلیل ششم
برهان سبروتقسیم
خروج شعیب لاجرم باید دلیل شرعی داشته باشدکه این دلیل شرعی را بایدازیکی از راههای زیر به دست آورد
1-خودمجتهدباشد که احمدی نژادمجتهد نیست
2-ازمجتهدی جامع الشرایط اجازه بگیرد
3-از خود امام اجازه داشته باشد(لازمه آن این است که امام ظهور کرده باشد ومخفی شده باشد که این ممکن نیست چون او قبل ازظهور امام حتی مخفی یعنی زمان خروج سفیانی خروج کرده
تنها می ماندگزینه دوم که اجازه از مجتهد جامع الشرایط که همان سید خراسانی است که بعد از او خروج می کند
واین گزینه نیزبه دودسته تقسیم میشود
1-ازسیدخراسانی:که این گزینه اگرسیخراسانی را آیت الله خامنه ای بدانیم که بعضامی گویند چون کسانی که شعیب بن صالح راسردارسید خراسانی معرفی کردنداحمدی نژاد راسردارآیت الله خامنه ای میدانندواین گزینه امکان ندارد زیرادرنظام جمهوری اسلامی ایران سیستم طوری است که رییس جمهور نمیتواندخروج کند بدون اجازه رهبری آنهم تقریبا4 سال زودتر.
2-غیرسیدخراسانی:لازمه انتخاب این گزینه این است که سیدخراسانی وشعیب بن صالح را ازهم جدابدانیم که این براساس روایات امکانش قوی است چون درروایات اورا فرمانده ارتش مشرق وصاحبان پرچمهای سیاه میداند میداندکه احتمال داردسیدحسنی که درگیلان قیام میکندباشدکه درکتا ب بحارج53 ص35 ومختصربصائرالدرجات
روی فی مختصر بصائر الدرجات فی حدیث الظهور عن الحسین بن حمدان بإسناده عن المفضّل بن عمر، عن أبی عبد الله (علیه السلام) عند ذکره لخروج الحسنی الفتی الصبیح من الدیلم، وأنّه تجیبه کنوز الله بالطالقان، وهی الرجال کزبر الحدید، وفیه: «لکأنّی أنظر إلیهم علی البراذین الشهب، بأیدیهم الحراب، یتعاوون شوقاً إلی الحرب کما تتعاوی الذئاب، أمیرهم رجل من بنی تمیم یقال له شعیب بن صالح... ثمّ یسیر ـ أی الحسنی ـ بتلک الرایات کلّها حتّی یرد الکوفة، وقد جمع بها أکثر أهل الأرض یجعلها له معقلاً...» الحدیث.
نکته بسیارمهم
اماخراسانی کسی است که قبل از شعیب بن صالح هیچ منصب وحکومتی نداردوخانه خود نشسته است وبعد ازچند سال سکوت وجلوس درخانه وسکوت قیام میکند(آنهم با اجازه امام زمان(عج)که گفتیم بعد ازخروج سفیانی ظهور میکند ولی مخفی است وباخواص ویاران درارتباط است)وبه شعیب می پیوندد یا شعیب به اومی پیونددوباهم متحد می شوند درتاییداین سخن روایتی می آوریم که نشان میدهدسید خراسانی تاقبل از خروج سکوت کرده ونشسته وزمانی که سفیانی قصد کوفه داردوامام زمان ظهور کرده ومخفی است می گوید حالا توبه کرده وخیری در نشستن مانیست
فبینما هم علی ذلک اذ أقبلت خیل الیمانی و الخراسانی یستبقان کأنهما فرسی رهان، شعث غبر جرد أصلاب نواطی و أقداح اذا نظرت أحدهم برجله باطنه، فیقول لا خیر فی مجلسنا بعد یومنا هذا، اللهم فانا التائبون، و هم الأبدال الذین وصفهم الله فی کتابه العزیز «ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین» و نظرائهم من آل محمد صلی الله علیه و آله.12
پس در این میان که لشکریان سفیانی، در کوفه مشغول قتل و غارت هستند ناگهان لشکریان «یمانی» و خراسانی مانند دو اسبی که مسابقه میدهند از راه میرسند، و آن دو لشکر عبارآلود، پراکنده و مو پریشان، جوانانی هستند از اصلاب خالص در عرق تشیع که هیچگونه غل و غشی در وجودشان راه ندارد، اسلحههای خود را به دوش افکنده و برای ورود به کوفه آن چنان مسابقه میدهند که هرگاه به کف پای هر کدام از آنان نظر بیفکنی میبینی که مانند تیر تراشیده خود را برای کشتن و نابودی دشمن، سخت آماده و مهیا کردهاند.میگویند: بعد از این خیر و فایدهای در نشستن نیست، ماندن ما (در خانه) دیگر سودی ندارد، و هم میگویند: بار خدایا ما توبه کنندگانیم بسوی تو، و ایشانند آن «ابدال» و مردمان بینظیری که از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم هستند. و خداوند در کتاب عزیز آسمانی خود در وصف ایشان فرموده است «ان اله یحب التوابین و یحب المتطهرین 13 یعنی: خداوند توبهکنندگان و کسانی که خود را پاک و پاکیزه کردهاند، دوست میدارد.(ترجمه اسدالله شهیدی در کتاب زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی عج)
دلیل هفتم
تاکیدبرسمرقندی بودن وی
یکی دیگر ازدلایلی که نمی توان آقای احمدی نژاد راشعیب دانست تاکید روایات برسمرقندی بودن شعیب است که روایات نشان میدهد وی از سمرقند برمیخیزدوتاشهرری وحتی عراق هم می رود
«یکون خروج شعیب بن صالح من سمرقند»14
«شعیب بن صالح از سمرقند خروج میکند».
فبیناهم کذلک اذ یخرج علیهم السمرقندی من خراسان مع الرایات السود15
در این میان که آنها درگیر جنگ و نبرد هستند، به ناگاه سمرقندی با پرچمهای سیاه از خراسان علیه آنها خروج میکند.
شما دراین روایت اگر توجه داشته باشیدحتی بانام سمرقندی برآن تاکید شده است مثل برخی روایات دیگر مثلا گفته اندشامی یا یمنی یا خراسانی یا حتی مصری ومغربی
سمرقند شهری در آسیای میانه، واقع در جمهوری تازه به استقلال رسیده ازبکستان است. ابواسماعیل ابراهیم بن ناصر بن طباطبا، شمار بسیاری از فرزندان امام حسن و امام حسین (ع) را ذکر می کند که به این شهر مهاجرت کرده اند.16
پس دروایت بنگریم متوجه میشویم خروج شعیب از سمرقند بوده درحال حاضر سمرقند یکی از شهرهای ازبکستان که در گذشته جز خراسان بوده است می باشدواز دیرباز مرکزبسیاری از شیعیان بوده است وهم اکنون حوزه های علمیه شیعه نیزدرآن دایرمیباشد خود من چند نفرازشیعیان آنجا راکه برای زیارت حرم امام رضا آمده بودند دیدم وباآنهاسخن گفتم.
دراین لینک میتوانیدببینید که حوزه علمیه سمرقندجز حوزه های شیعیان جهان است
http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=4&id=4729&urlId=2128
البته چون دروایات ودلایل گذشته گفتیم سمرقندی مخفیانه خروج میکند احتمال دارد تا شهرری خروجش مخفی باشد ودرری ازکنارضریح حضرت عبدالعظیم حسنی قیام خودش را آغاز کندمانند روایاتی که درباره حضرت مسیح است که برخی روایات می گویددرمکه با امام زمان(عج)بیعت میکند وبه زمین نازل میشود وبرخی روایات میگوید در بیت المقدس که جمع روایات میشودکه بعد ازاینکه در مکه با حضرت قائم(عج)بیعت کرده وبه زمین نازل شده در بیت المقدس خودش رامعرفی میکندوقیامش را نمایان کرده وبین امام زمان(عج)ورومی هاوغربی هاقرارداد صلح میبندد.
سه حالت بیشترندارد
1-درسمرقندمتولدشده وازشهرری خروج می کند.
2- درطالقان افغانستان متولدودرسمرقندرشدواز ری خروج میکند
3-درطالقان افغانستان متولد شده باتوجه به جنگ افغانستان اجدادیه خودش به سمرقند که درشمال افغانستان است هجرت کرده ودرآنجا خروج میکندالبته مخفیانه
که نظرسوم محتمل تر میباشد ولی درهر صورت شعیب بن صالح آقای احمدی نژادنیست
اشاره داشته باشیم به اینکه خراسان گذشته پهنای وسیعی بگفتهی «یاقوت حموی» در زمان «بلاذری» متوفای سال 279 هجری بمراتب وسیعتر، بزرگتر، پهناورتر و پرجمعیتتر از زمان خود او بوده تا جائی که حتی بیشتر شهرهای افغانستان،ترکمنستان؛تاجیکستان،ازبکستان ، قزاقستان وبسیاری ازشهرهای دیگررا شامل میشده (مانندشهرهای بلخ ، بخارا،طالقان و سمرقند ، جوزجان و ...) همهی آنها جزء سرزمین خراسان بوده است.
ازآنجاکه سفیانی قصد ماوراءالنهررا میکندیقینااهل ماوراءالنهربرای دفاع خودراآماده میکنند
روایتی ازامیرالمومنین درکتاب ناسخ التواریخ نیز آمده:
خداوند نیکی دهد اهل سمرقند را
دلیل هشتم
کوسج بودن شعیب
بزرگترین مغلطه ای که درمقاله شعیب بودن احمدی نژادصورت گرفته است کوسج بودن اوراخفیف اللحیه یعنی کم بودن ریش او بیان کردند درحالی که خفیف اللحیه را باید به کوسج بودن بیان کنیم یعنی اگرروایات که به دوصورت آمده اگر جمع کنیم درکل کسی که کوسج است شعیب است .
رجل ربعة اسمر، مولی لبنی تمیم، کوسج17
حالا کوسج کیست؟
کوسج درعربی به دومعنای اصلی آمده است :
1-کسی که اصلا ریش نداردحالا یاژنتیکی درنیاورده ویا جوانی است که درحال درآوردن محاسن میباشداین بیشتر به خصوصیانت روایی درباره شعیب میخورد چرا که قبلا گفتیم او حدیث السن است واین خصلت بیشتر به کسانی که از نژاد آسیای مرکزی وماوراءالنهر هستندمنطبق می باشد تا نژاد ایرانی وعربی.
یخرج علی لواء المهدی غلام حدیث السن خفیف اللحیة 5
در حدیثی که کم بودن ریش شعیب را گفته در همان حدیث بیان کرده که او حدیث السن است یعنی سن جوانی این یک قرینه بزرگ براینکه او جوانی می باشد که هنوزمحاسنش خوب درنیامده است .
درعربی گویند : کسج الرجل ؛ ای لم ینبت له لحیة یعنی کسی که هنوزمحاسنش درنیامده باشد (از اقرب الموارد)18
2- کسی است که ریش او بر زنخ باشد نه بر رخسارها19
یعنی محاسن اوزیرچانه اش میباشد طبیعتاتقریبا به قول معروف پروفسوری البته باز هم تاکید بکنم پروفسوری نکنه باز فردا کسی بیاد ریش پرو فسوری بزنه وبگه من شعیب بن صالحم .
البته به معانی کسی که دندانهایش ناقص است یا کسی که درنده باشد هم آمده که بعید به نظر میرسد.
امکان بسیار دارد درکشورهای آسیای مرکزی نیز انقلابهای مردمی صورت بگیرد.
یکی از آنها در ازبکستان-بنام اسلام کریموف-22 سال در قدرت
اسلام کریموف در 23 ژوئن 1989 قدرت را به دست آورد.
جمعیت: 27?86 میلیون
جمعیت زیر 20 سال: 13?9 میلیون
50 درصد از مردم تاکنون رهبری به جز اسلام کریموف ندیده اند.
حکومتهایی که احتمال انقلابهای مردمی زیاد است
http://www.businessinsider.com/longest-serving-leaders-2011-2#libyas-muammar-al-gaddafi-41-years-in-power-15
دلیل نهم
جغرافیای محل تولد شعیب بن صالح وخروج او از بین نیزارها
امام علی(علیه السلام) می فرماید:
هنگامی که ... لشکرهای خراسان به حرکت درآیندو شعیب بن صالح تمیمی از دل تالقان بیرون آید(20)
امام علی(علیه السلام) در سخنی دیگر، ضمن اشاره به جغرافیای طبیعی محلّ زندگی شعیب، گویا می خواهد این جوانمرد گمنام را به شیری که از بیشه خارج می شود، تشبیه کند:
ثم یخرج شعیب بن صالح من بین قصب و اجام فهو اعور المخلد فالعجب کل العجب ما بین جمادی و رجب مما یحل بأرض الجزائر و عندها یظهر المفقود من بین التل یکون صاحب النصر فیواقعه فی ذلک الیوم (21)
... سپس بیرون می آید شعیب بن صالح از میان نی و بیشه ها...
جالب است بدانید، تالقان افغانستان منطقه ای آبخیز و مرطوب بوده و پُر از تالاب و نیزار است که در سالهای اخیر مردم آنجا بسیاری از این تالابها و نیزارها را برای کاشت برنج به زمینهای کشاورزی تبدیل کرده اند.
درحدیثی اززراره مشخص میشود که آجام یعنی بیشه و زارنیستان
فى حدیث زرارة عن ابى جعفر (ع) : ... قلت: البیض فى الآجام ؟ قال : «ما استوى طرفاه فلا تأکل وما اختلف طرفاه فکل»: زراره گوید از امام باقر (ع) راجع به تخم پرندهاى که در بیشه و نیستانها دیده مىشود پرسیدم، فرمود: آن تخم را که دو طرفش مانند یکدیگرند مخور، و آن را که دو سویش از یکدیگر تفاوت دارند بخور .22
که آجام یعنی نیستان نه شالی زار چون پرنده در شالی زار لانه نمی کند
تالُقان یا تالِقان مرکز ولایت (استان) تَخار کشور افغانستان است.این شهر بعد از سال 1958 میلادی به سرعت رشد کرد. جاده ارتباطی آن به خان آباد است. از سال 1840 به بعد تالقان، از شهر کندوز و امام صاحب، پررونق ترین میدان های خرید و فروش را در قطغن داشته است.در سفرنامه مارکوپولو، از این شهر به عنوان مرکز غلات افغانستان یاد شده است.
در سال 1958 شهر جدید در زمین های شرق شهر قدیمی احداث شد. همچنین تالقان در سال 1963 به مرکز ادارات ایالت تخار تبدیل شد.
البته روستایی هم دراستان گیلان ودربخش فومن با این نام است که شایدبتوان براین حدیث وحدیث خروج سید حسنی گیلانی تطبیق کرد ولی درهرحال احمدی نژاد نیست.
درباره طالقان میتوانید به لینک زیر رجوع کنید
http://barikan.org/namesake.aspx
دلیل دهم
شعیب اعور(انحراف درچشم) است
ثم یخرج شعیب بن صالح من بین قصب و اجام فهو اعور المخلد فالعجب کل العجب ما بین جمادی و رجب مما یحل بأرض الجزائر و عندها یظهر المفقود من بین التل یکون صاحب النصر فیواقعه فی ذلک الیوم 23
البته این نشانه دربسیاری ازازافرادجامعه دیده میشودویک مشکلی است که از دورتن خردسالی دربرخی ازافراددیده میشود.
البته معنای دیگری هم برای اعور هست که به معنای کور هم میباشد که بعید به نظر میرسد.
والله اعلم
پی نوشتها
1-فرائدفوائدالفکرفی الامام المهدی المنتظر ص126
2-الفتن لوحه 88
3- بحار الانوار، ج 52 ص 233، 232 وغیبت نعمانى، ص 257. 256.
4- اصول کافی ،ج 6 ،ص 27
5-الفتن ص247
6-غیبة شیخ طوسی ص 270
7-ملاحم والفتن ص52 والمهدی المنتظرج2 ص281
8- الارشاد: شیخ مفید، ص339 بحارالانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص210
9- کتاب الغیبه: نعمانی، ص135* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص271* الزام الناصب: حائری، ص184* بشاره الاسلام: کاظمی، ص93* بحارالانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص210 و 232* منتخب الاثر: صافی، ص456
10 - نعمانی، الغیبة، ص 216
11-همان
12-بحارالانوار ج 52 ص272 وبشارة الاسلام ص 57
13-سوره بقره آیه 222
14-بحارالانوارج52ص213 وبشارة الاسلام ص86
15-کشف الحق ص169 ح28
16- سید علیرضا سید کباری، حوزه های علمیه شیعه در گستره جهان، تهران، امیر کبیر، 1378ص 732
17-عقدالدرر130 ملاحم والفتن ص 51
18- مرحوم دهخداومعین رجوع شود به کوسج
19- همان
20- مشارق الأنوار، ص 266، خطب? افتخار.
21-إلزام الناصب، ج 2، ص 160
22- بحار:ج65ص182